ساعتی که خانم اصغر شاهوردی برای خرید روزانه به مغازه محله برود و چشمش به پوستر فیلم "چراغی درمه" بیافتد، چه واکنشی از خود نشان خواهد داد؟ دندان هایش را به نشانه خشم روی هم می فشرد و از پوستر فیلم رو بر می گرداند و یا برعکس چند نسخه از فیلم را می خرد و به خانه می برد تا هم به اصغر شوهرش و هم به دوست و فامیل نشان دهد.
خانم شاهوردی خیلی خوش شانس بود که چراغ عمر شوهرش خاموش نشد و مدت ها پس از وقوع سانحه در مسیر برگشت عوامل فیلم "چراغی از مه" به تهران، اصغر از کما خارج شد و نور امیدی در دل او و بچه هایش تابیده شد.
بعد از آن حادثه تلخ بارها زن با بیم و امید اصغر را به زحمت به مراسم و آیین های مختلف تقدیر از او برد به این سودا که شاید با تداعی خاطرات زبانش به سخن باز شود و سکوت سنگین چندین ساله ای که در کاشانه اشان خیمه زده بود، شکسته شود.
پنج سال گذشت. اصغر شاهوردی صدابردار فیلم "چراغی از مه" صدایش درنیامد و حالا فرصتی دست داده است تا آخرین کار این صدابردار پرآوازه سینمای ایران را در شبکه ویدیویی ببینیم.
"پناه برخدا رضایی" کارگردان جوان سینما این روزها دومین فیلم سینمایی اش را در بخش مسابقه سینمای ایران و بین الملل به نمایش درآورده و در انتظار به آغوش کشیدن سیمرغ سی و یکم است. او در دل آرزو می کند فاصله تولید تا عرضه فیلمش در شبکه نمایش خانگی همانند "چراغی از مه" بیش از پنج سال به درازا نکشد.
"رسانه های تصویری" پنجاه و نهمین فیلم سینمایی ایرانی سال را در روزهای خوب فجر راهی خانه های مردم کرده است.
ای مهربانترین مهربانان اصغر شاهوردی عزیز را دوباره به آغوش خانواده و سینمای ایران بازگردان … الهی آمین