مجموعه اتفاقات و حواشی ایجاد شده پیرامون فیلم سینمایی"من مادر هستم" حاوی نکات قابل تاملی است که در این پست از مقام یک کارشناس سینمایی و به عنوان یک نظر شخصی و نه دیدگاه سازمانی آنها را با شما در میان می گذارم.
– حاصل گفتگوها و مناظره ها و مشاجره های رسانه ای نشان داد که فیلمساز سوء نیتی در ورای ساخت فیلم نداشته و همه کسانی که با دیدی شکاکانه و نیت خوانی کارگردان را نکوهش کرده اند، ره به خطا پیموده اند. اختصاص ۴۰۰ ساعت برنامه زنده به کارگردان همین فیلم در آن زمان که مجری یک برنامه زنده تلویزیونی بود از این منظر هم قابل تامل است که برای رسانه ملی وی شخصیتی معتمد و معتدل و آشنا با خطوط قرمز رسانه حساس ملی است. بنابراین فیلمساز ممکن است در جاهایی بیانش الکن بوده و حق مطلب را به درستی ادا نکرده باشد اما این نقص هم نباید به معنی قصد و غرض هنجار شکنانه وی تعبیر شود.
– سینمای ایران از حد و آستانه قابل قبولی برای بیان قصه های ملتهب اجتماعی برخوردار است و روحانیون و متدینینی خوش فکری قبول دارند که برای ترسیم انحطاط اخلاقی یک فرد یا یک خانواده ناگزیر باید روابط و فضا و صحنه را به گونه ای طراحی و اجرا کرد که هم مغایر شرع نباشد و هم برای مخاطب باور پذیر جلوه کند.
– کمبود فضای انتقادی نیاز و گمشده امروز جامعه ماست. باید در نظام آموزشی و رسانه های فرهنگی و دیداری و شنیداری ایران آداب و مهارت های گفتگوی انتقادی تعلیم و آموزش داده شود. به این نیاز نباید فقط در هفته های منتهی به انتخابات یا برنامه های ورزشی و سینمایی در ساعات اولیه بامداد! پاسخ داده شود. هر قدر این مهم مورد غفلت قرار گیرد تنش، عصبانیت و کم حوصلگی و شتاب زدگی در قضاوت در مناظره ها و بحث های انتقادی بیشتر جلوه می کند. به نظر راقم این سطور خونسردی حجت الاسلام رسایی در چنین مواجهه هایی – حداقل در مقایسه با دیگران – متاثر از سنت دیرپای مباحثه در نظام آموزشی حوزه های علمیه است.
– به نظر می رسد به تناسب قصه های ملتهب اجتماعی و پیچیدگی مسائل و چالش های اجتماعی در ترکیب اعضای شورای پروانه ساخت می توان از افراد و صاحب نظرانی سود برد که با قدرت تخیل و تجسم خود بتوانند فیلمنامه ارائه شده را در ذهنشان تصور کنند و مشاوره های لازم را قبل از ساخت به تیم سازنده ارائه دهند. اهمیت این موضوع بدان خاطر است که به موجب قانون از سوی حاکمیت نظارتی بر روند تولید فیلم پیش بینی نشده و حریم فیلمساز برای خلق آزادانه اثرش محفوظ شمرده است.
همچنین در شورای پروانه نمایش نیز باید افراد بصیر با گرایش های علمی و ذوقی متنوعی حضور داشته باشند تا در یک یا دو جلسه بازبینی تمام ملاحظات را مد نظر قرار دهند و مرجع نظارتی ناگزیر نشود در اقدامی غیر متعارف چند روز پس از نمایش عمومی یک فیلم اصلاحیه مجددی بر آن تحمیل نماید.
شاید یکی از روش های متمدنانه در ارزیابی علمی بازخورد های یک اثر سینمایی آن باشد که در نمایشی خصوصی و با حضور نمایندگان اقشار مشخص نظرات آنها جمع آوری شده و مورد سنجش علمی قرار گیرد. تجربه اخیر نشان داد در قصه هایی که موضوع آن واجد جنبه های قضایی است، استفاده از مشاوره های قضایی اجتناب ناپذیر است.
– تردیدی نباید داشت که در صورت صدور پروانه و مجوز نمایش عمومی یک اثر مرجع نظارتی باید از تشخیص خود دفاع کند و بر مهر و امضای اعضای فرهیخته شورا و همه مدیرانی که مصوبات را ابلاغ می کنند، احترام بگذارد. هر گونه تزلزل و تشکیک در مشروعیت و اعتبار مجوزهای صادره تبعات ناگواری را به همراه دارد که تخفیف و تضعیف اقتدار حاکمیت و شکنندگی قانون و مقررات را به دنبال دارد. بدیهی است در شرایط کاملاً استثنایی که مصالح عمومی جامعه و امنیت فرهنگی و اجتماعی آن بر سایر امور جزیی ارجحیت دارد، می توان در هر امری تجدید نظر کرد.
– ویژگی استثنایی قانون اساسی و استقلال قوا به همگان اطمینان می دهد که در موارد اختلاف برانگیز و پر مناقشه با ورود مدعی العموم و یا تسلیم دادخواست یکی از طرفین دعوا به محکمه قضایی می توان قضاوت و داوری را به مرجع ثالثی سپرد تا او پایان بخش مناقشه باشد. جمعیتی که معترض چند فیلم اکران شده و نشده هستند پیش از این شکایتی را تسلیم مرجع قضایی کرده اند پس حکمت و منطق حکم می کند مادام که رای و قضاوتی در باره فیلم ها انشا نشده است، شعارهای تندتری را بر تنور اعتراضاتش نریزند و اجازه دهند در فضایی آرام مداقه و بررسی مرجع قضایی به نقطه پایانی نزدیک شود. توهین به مقامات اجرایی و بیان شعارهایی نظیر حیا کن و رها کن برازنده محیط های فرهنگی و هنری نیست.
– برخورد و واکنش مناسب و از سر فهم و خرد رسانه ملی که در برنامه "هفت"(فارغ از کارگردانی ضعیف آن) و نیز "بیست و سی" شنبه شب جلوه گر شد، در نوع خود قابل تقدیر و ستایش است و نشان از عدم موضع جانبدارانه رسانه ملی به نفع یکی از طرفین دعواست و دغدغه آن فراهم ساختن فضای نقد و بسط گفتمان انتقادی داشت.
بله من هم امیدوارم که در این دیار به جای لشگرکشی به خیابان ها، فرهنگ گفتگو و احترام متقابل جایگزین شود