روزانه های سینمایی
بازی را به وقت اضافه نکشانید!

بازی را به وقت اضافه نکشانید!

نمی خواستم در باره مجموعه مسائل مربوط به بازی های رایانه ای دیگر چیزی در این جا بنویسم. فعالان عرصه بازی بخوبی آگاهند که چند ماهی است، اختیارات قانونی مرتبط با گیم به بنیاد غیر دولتی و تخصصی بازی های رایانه ای واگذار شده است و همه امور نظارتی، حمایتی، اعم از ستادی و غیر ستادی _ فارغ از چگونگی تفویض صورت گرفته! _ در یکجا متمرکز شده است. هفته گذشته که صحبت های همکارانم در بنیاد ملی بازی های رایانه ای را در تلویزیون می شنیدم، دوستان بارها از تاخیر و ورود دیر هنگام کشورمان به بازی سخن گفتند و تصریح کردند بهمین خاطر به زمان و فرصت بیشتری برای رسیدن به جایگاه بهتری در کیفیت بخشیدن به بازی ها نیازمند هستند. سوالی که در همین رابطه می توان مطرح ساخت و بی رابطه با افزایش مسئولیت های اخیر بنیاد نیست، آن است که ….

 

 پذیرش انبوهی از کارها و فعالیت هایی که بیشتر جنبه اداری و بوروکراتیک دارند و هر مرجعی با اندکی تخصص و تجربه می تواند آنها را به سامان برساند، با چه منطقی صورت گرفته است و سزاوار است که اینگونه امور توسط بنیاد انجام شود؟ آیا این سلسله وظایف به گسترش تشکیلات اداری بنیاد و ایجاد حاشیه های تازه که تا حدی طبیعت کارهای نظارتی است، نمی انجامد؟ درگیر شدن مدیریت های تخصصی بنیاد به امور پایین دستی سبب کاهش شادابی و فرسودگی توان و انرژی آنها و بازماندن از کارهای اساسی نخواهد شد؟

عینیت بخشیدن به دغدغه های مقام رهبری برای جبران عقب ماندگی کشور در زمینه تولید بازی های متنوع و مقابله موثر با فراورده های مغایر با فرهنگ و هنجارهای رسمی نظام تعلیم و تربیت کشور، جز با تمرکز کامل و بسیج امکانات مادی و معنوی در کارگاهها و استودیوهای تولید بازی ایرانی و ثقل توجه مدیران تخصصی به این بخش حاصل نمی گردد. با توجه به شمار کم نیروهای مدیریتی آگاه به مقوله فنی و هنری بازی و محدودیت های اعتباری دستگاه های دولتی کماکان این نگرانی باقی است که سهم عمده ای از توان و حوصله مدیران و کارگزاران بنیاد مصروف امور نه چندان با اهمیت _ در مقایسه با ماموریت های اصلی بنیاد _ شود و خدای ناکرده شکاف و فاصله تاریخی کشورمان با کشورهای تولید کننده محصولات جهانی بیشتر گردد. بررسی مستمر و پرداختن به جنبه های مختلف هنر – صنعت گیم از جمله بازار و نظام توزیع، حمایت از پدیدآورندگان و مقابله با سارقان، ساماندهی مراکز عرضه و گیم نت ها، مدیریت بازی های خارجی، نظارت و ارزیابی شرکت ها و موسسات ذیربط و صدور پروانه های تاسیس و انتشار و… مسائلی از این دست علیرغم عمق و ابعاد متناظری که دارند، تکالیف در نوع خود سنگین و دست و پاگیری هستند که حرکت بنیاد را برای رسیدن به مقصد با کندی و درنگ بیشتری همراه خواهد ساخت.

پرسش آخر؛ آیا تجربه های ارزنده ای که در ساختار و نظام مدیریتی فرهنگ، هنر و سینمای کشور به دست آمده است و تفکیک هوشمندانه ای که در زمینه امور ستادی از حمایتی صورت گرفته است، به قدر کافی درس ها و عبرت های لازم را در پی ندارد؟ یادمان باشد معدل سنی بازی سازان کشورمان و هوش بالا و جوانی اغلب آنان، حکم می کند که نهاد حمایتی آنها، جز به پویایی و طراوت بیشتر در برخورد با جوانان و حذف روابط و مناسبات توانفرسای اداری به چیز دیگری فکر نکند و همه قوای ذهنی و ذوقی خود را در وقت و زمان معمولی که برای همه مدیران رقم خورده است، صرف همراهی با بازی سازان در فرآیند پیچیده و دشوار بازی از نگارش بازی نامه تا فاین کات اثر کنند. در این صورت کار به وقت اضافه نخواهد کشید و نیازمند توجیهات به ظاهر محکمه پسند در انظار عموم نخواهیم شد.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۲ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • اکنون و پس از گذشت بیش از یکسال از این وقایع پیش بینی های شما تحقق یافته و مجموعه بنیاد مسیری را در پیش گرفت که  مجموعه ناشران گیم که تنها پتانسیل انتشار تولیدات داخلی محسوب می شدند در روندی فرسایشی تنها نامی از آنها باقی مانده است.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید