موضوع پرونده ویژه کتاب سال ماهنامه فیلم به نمایش خانگی و جنبه های مختلف آن اختصاص یافته است، برای آن دسته از دوستانی که به این مجلد دست نیافته اند؛ متن کامل گفتگویم را منتشر می کنم. لازم به یاداوریست که زمان انجام این گفتگو اواخر اذر ماه سال گذشته بوده است و در بعضی از پاسخ ها باید به این نکته توجه نمود. به عنوان مثال در حال حاضر سریال لاست در حال پخش از شبکه است و مقدمات تولید دو سریال جدید برای شبکه در حال انجام است و توافقاتی برای ضبط فصل دوم سریال قلب یخی صورت گرفته است.
صنعتسینمای خانگی تا چه اندازه بر اساس ضرورت تاریخی شکل گرفت و آینده آن را در ایران چهگونه پیشبینی میکنید؟
صنعت نمایش خانگی مانند بسیاری از پدیده های نوین ارتباطی و رسانه های جدید با کمی تاخیر در دسترس مردم قرار گرفت . اما مشروعیت ان با تاخیر و درنگ بیشتری به رسمیت شناخته شد. البته در اوایل دهه شصت مدت کوتاهی ویدیو کلوب ها با تسامح دولت وقت آغاز به کار کردند اما بواسطه فشارهای وارده از جمله ادعای تضعیف سینمای ایران و فقدان فیلم ها و برنامه های ایرانی از ادامه فعالیت آنها جلوگیری به عمل آمد. باید بیش از یک دهه می گذشت تا حاکمیت از موضع ایجابی ویدیو را به مثابه یک رسانه مستقل ابزاری برای سرگرمی مفید آحاد مردم قلمداد کند و با انگیزه مقابله با ماهواره اجازه عرضه کنترل شده فیلم ها و برنامه های ایرانی و خارجی را در قالب ویدیو صادر کند. به این ترتیب ضرورت بهره مندی از این رسانه مورد انکار و غفلت قرار نگرفت و ساز و کارهایی از جمله تاسیس موسسه رسانه های تصویری وابسته به معاونت سینمایی و متعاقب آن تاسیس صدها فروشگاه عرضه محصولات فرهنگی توسط متقاضیان واجد شرایط محقق گردید. دقت در عنوانی که برای مراکز عرضه فیلم های ویدیویی برگزیده شده بود، به خوبی …
گویای این واقعیت بود که دولتمردان عامدانه از ذکر نام ویدیو پرهیز می کردند و شاید برای مباح دانستن آن و رفع هرگونه سوء تفاهم در بین اقشاری از متدینین، اصطلاح فروشگاه عرضه محصول فرهنگی را به جای ویدیو کلوب وضع نمودند. جالب تر آنکه این فروشگاه ها مجاز بودند به جز کرایه و فروش فیلم ، عرضه کتاب و لوازم التحریر را در پیشخوان شان قرار دهند. اما این امتیاز در شانزده سال گذشته هیچگاه مورد توجه قرارنگرفت و ویدیو کلوب ها ترجیح دادند پا تو کفش سایر اصناف نکنند. با آزاد سازی ویدیو همه کسانی که با قدری دلهره و نگرانی و به زحمت فیلم های خارجی مورد علاقه را تهیه و تماشا می کردند، فرصت یافتند تا فارغ البال آرشیوی به مراتب غنی تر از ویدیو کلوب ها در خانه هایشان دست و پا کنند. این روند تا امروز نیز ادامه یافته است و برای علاقه مندان جدی و پیگیر سینمای جهان، شبکه مجاز ویدیویی کمتر محل تامین عناوین مورد نظر آنها بوده است. به این ترتیب ویدیو همانند بسیاری از مظاهر پیش و پس از خود توانست دلبری کند و خود را بر ساحت فرهنگی و رسانه ای کشور بدون دعوت قبلی تحمیل کند.
آینده ویدیو از حیث تکنولوژِی و تغییراتی که طی این سالها پذیرفته است، تقریبا" مشابه شرایطی است که در سایر کشورهای توسعه یافته در حال وقوع است. ورود سیستم های سینمای خانگی، ورود تلویزیون های سه بعدی و LED، هاردهای اکسترنال پر ظرفیت و پلیرهای پیشرفته، شکاف و فاصله ای را بین کاربران ایرانی با کاربران دیگر ملل ایجاد نکرده است. مضافا" که عرضه فیلم در فضای مجازی نیز فرصت کم نظیری را برای دسترسی به بسیاری از تولیدات دیداری و شنیداری را فراهم کرده است و با افزایش سرعت اینترنت و پهنای باند آن ضریب نفوذ این امکان در آینده بیشتر خواهد شد. از منظر محتوایی بطور طبیعی هر قدر ارائه محتوا بصورت خلاقانه تری در شبکه ویدیویی صورت گیرد، محصولات رقیب و مغایر با فرهنگ اسلامی و ایرانی به حاشیه خواهند رفت. به تصریح روشن اساتید علوم ارتباطات در بازار پیامی که منع و رادعی برای عرضه محصول در آن نخواهد بود، مخاطب با استفاده از حق انتخاب خود بهترین و مرغوبترین کالا را برخواهند گزید.
بسیاری بر این باورند که صنعت نمایش خانگی، به دلیل تغییر شیوه فیلم دیدن مردم (از سالن سینما به خانه) به ضرر اقتصاد سینماست؛ از سوی دیگر گفته میشود این شبکه با خرید رایت فیلمهای ایرانی، به اقتصاد سینما کمک میکند و تبدیل به یک پشتوانه مالی شده است. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
کاهش شمار تماشاگران در سینماها به دلیل موجودیت نمایش خانگی نیست. دلایل اقتصادی و اجتماعی فراوانی را برای عدم حضور مردم در سالن ها می توان برشمرد . اغلب کسانی که در این سالها مشتری پر و پا قرص سینما بوده اند، در منازل شان امکان تماشای فیلم در خانه را داشته اند. این عده با علم به اینکه در آینده نزدیک می توانند نسخه ویدیویی فیلم را در محیط خانه نظاره گر باشند، ترجیحا" فیلم را در سینما و در آیین جمعی به تماشا نشسته اند. مطمئن باشید اگر سینما به معنی واقعی کلمه از استانداردهای روز و امکانات پیشرفته رفاهی برخوردار باشد و مردم نیز برای تماشای فیلم مورد علاقه اشان، قدرت اقتصادی لازم را برای رفتن به چنین سینماهایی داشته باشند، آنگاه ویدیو رقیب و تهدیدکننده سینما نخواهد بود.
افزایش امکان تماشای فیلم در خانه ، همانطور که گفته شد به اقتضای فن آوری های نوین بوده است و این قاعده نه فقط برای ایران بلکه برای سایر کشورها هم ساری و جاری بوده است . اما در این فاصله سینما هم در رقابت با رسانه های رقیب از تک و تا نیافتاده است و ظرفیت های بیانی و تجهیزاتی خود را بصورت توامان افزایش داده است. پدیده هایی نظیر سینه پلکس، وایمکس، سینما چهاربعدی و… گویای تسلیم نشدن سینما در برابر رسانه هایی مانند ویدیو و ماهواره است.
یک نکته را هم از یاد نبریم که هر قدر فیلم های ایرانی اکران موفق و گرم تری داشته باشند ، بهای رایت آنها بالاتر می رود و خریدار بیشتری می یابند به عبارتی فیلم موفق به انعقاد قراردادی دو سر سود برای تهیه کننده و فیلم و موسسه ویدیو رسانه ناشر آن، می انجامد . این هم افزایی مبین این واقعیت است که فیلم خوب منبع تغذیه مناسبی برای شبکه ویدیویی است و رونق شبکه ویدیویی نسبت مستقیم با کیفیت تولیدات سینمایی دارد. آثار سینمایی چنانچه با رعایت استانداردهای لازم، خلاقیت در بیان و طرح موضوعات جسورانه و دلنشین ملازم باشد، اقبال مردم و مخاطبان را در حین اکران به همراه خواهد آورد و هر قدر تماشاگران فیلم در سینما افزایش یابد ، در شبکه نیز خریداران و بینندگان بیشتری خواهد داشت.
یکی دیگر از دلایل کاهش و ریزش تماشاگران سینماها را باید در عدم توسعه سالن های سینما در اغلب شهرهای کشور دانست. در شرایطی که هفتاد درصد فروش فیلم های سینمایی در تهران از پردیس های سینمایی به دست می اید، نتیجه می گیریم به میزان اعتنا به ساخت و تجهیز سالن های مدرن تماشاگرارن بیشتری راهی سینماها خواهند شد .
اما چه می توان گفت که از بد حادثه در دو دهه گذشته حمایت از ساخت سینما توسط بخش خصوصی در اولویت دولت های وقت نبوده است و اگر سرمایه گذاری استثنایی شهردار کنونی تهران را در نظر نیاوریم ، هیچ اتفاق قابل توجهی جز بازسازی سینماهای موجود و تبدیل سینماهای تک سالنه به دو یا سه سالن با کمک موسسه سینما شهر نیفتاده است.
مردم نشان داده اند که اگر فیلمی ارزشمند در سالن هایی آبرومند به نمایش گذاشته شوند و قدرت اقتصادی آنها هم اجازه دهد، تماشای چنین فیلمی هایی را موکول به زمان عرضه انها در شبکه ویدیویی نمی کنند . اما اگر یکی از این فاکتورها به هر دلیلی مفقود باشد، تماشاگر و یا شبکه ویدیویی را نباید سرزنش کرد و علت ناکامی اکران فیلم را به آنها نسبت داد.
و بالاخره اگر ویدیو سبب تضعیف اقتصاد سینما شده است، نباید شاهد افزایش تولیدات سالانه سینمای ایران باشیم .
مهمترین معضلی که مدیران شرکتهای ویدئویی نسبت به آن بیمناکاند، موضوع قاچاق سیدی است. رییس مبارزه با قاچاق سیدی، در گفتوگو با ما اعلام کرده که قاچاق در تهران مهار شده اما نمیتوان جلوی رشد آن را در شهرستانها گرفت. آیا فکر میکنید با ادامه این وضع، صنعتی مانند نمایش خانگی در ایران پایدار و همچنان سودآور خواهد ماند؟
بی تردید ادامه تکثیر غیرقانونی محصولات ویدیویی سبب زمین گیر شدن موسسات ویدیو رسانه خواهد شد و حداقل اجازه تحرک و سرمایه گذاری بیشتر را از آنها سلب خواهد کرد.
متاسفانه علیرغم مواد و نصوص روشن قانونی بعضی از مقامات قضائی جنبه مجرمانه برودن این کار را در مقایسه با تکثیر و عرضه آثار مستهجن چندان جدی نمی گیرند و به این خاطر خاطیان جسورتر از همیشه به تاراج و یغمای فیلم ها مشغولند و در غیاب مشاغل پایدار و آبرومند تکثیر فیلم را که سرمایه و مکان زیاد و ثابتی نیاز ندارد،پیشه خود ساخته اند.
ای کاش حداقل چنین اقدامات خلافی از سوی شرکت های بهره برداری در خطوها ریلی کشور و یا ناوگان اتوبوس رانی بین شهری صورت نمی گرفت. روزانه دهها هزار نفر از مسافران در این دو ناوگان به رایگان تازه ترین محصولات عرضه شده به شبکه را می بینند، بی آنکه سود و منفعتی برای تهیه کنندگان و موسسات ویدئو رسانه در برداشته باشد.
از طرفی نمی توان تا زمان تغییر رفتار مردم و فرهنگ سازی، برخورد با خاطیان سازمان یافته را از باد برد و وظایف دستگاههای نظارتی را به آنها یادآور نشد. ستاد هماهنگی مبارزه با محصولات غیرمجاز چاره ای جز تداوم و گسترش عملیات خود در اقصی نقاط کشور ندارد و باید فضا را برای متخلفان ناامن سازد. در غیر این صورت کاهش قیمت و ارزش رایت فیلم های سینمایی کمترین عارضه این آفت بزرگ است.
این اتفاقات در شراطی رخ می دهد که موسسات با کاهش قیمت محصولات خود به اندازه یک سوم قیمت های پیش از سال ۸۷ ، سود مورد انتظار را در تیراژ بیشتر جستجو کرده اند و هزینه های مضاعفی برای تکثیر و بسته بندی بر خود تحمیل کرده اند.
متاسفانه قانون شکنی خاطیان از یک سو و عدم پایبندی ناظران و مجریان قانون در بسیاری از مناطق ، قبح کار تکثیر را در افکار عمومی از بین برده است و مطمئناً چنانچه این عارضه دامنگیر شبکه نبود ، امروز وضع به مراتب متفاوتی بر اقتصاد سینما و ویدئو حاکم بود و تاثیر این امنیت سرمایه گذاری بدون شک در کیفیت اثار سینمایی و ویدیویی نیز متجلی بود
با تمام این تفاصیل کاهش دامنه تخلفات در محدوده مرزها محدود نمی گردد. پخش غیرقانونی محصولات شبکه از تلویزیون های فارسی زبان ماهواره ای و نیز بارگذاری این آثار در سایت های اینترنتی، دامنه لطمات و آسیب های موجود را وسعت روز افزونی بخشیده است. بطوریکه هر موسسه فقط در دو روز اول توزیع می تواند محصول تولیدی خود را در فروشگاه ها بنشاند و بفروش برساند و مرجوعی کمتری داشته باشد تا تضمینی برای حداقل سوددهی داشته باشند. در غیر این صورت زیان انباشته دامان موسسات را خواهد گرفت.
با توجه به رواج دیویدی در جهان و نیز ورود تکنولوژیهای تازه مانند بلو ری، چرا ما همچنان اصرار داریم که فیلمهای ایرانی و خارجی را روی سیدی عرضه کنیم؟
موسسات ویدیو رسانه در توجیه عرضه فیلم بر روی سی دی ، مدعی هستند شهرستانهی ها با فرمت دی وی دی آشنایی ندارند. این در حالی است که اولا عمده محصول آنها در تهران به فروش می رسد و ثانیاً اغلب پلیرهای خانگی دو گانه خوان هستند و امکان خواندن سی دی و دی وی دی را دارند. ما نیز با استعلام از اتحادیه صنایع تولید لوح فشرده از آنها میزان آمادگی شان را برای تغییر خطوط از سی دی به دی وی دی جویا شدیم که کتباً پاسخ مثبت خود را برای ارائه سرویس و تکثیر فیلم بصورت دی وی دی اعلام نمودند.
توزیع درصد قابل توجهی از سریال قهوه تلخ بر فرمت دی وی دی نشان داد که بازار و مخاطبان با این روش بیگانه نیستند و به خوبی از مزایای آن مطلع و آگاه هستند
مدتی پیش از موسسات خواستیم بصورت زیرنویس به بینندگان اطلاع دهند که از سال ۹۰ فیلم های ایرانی آنها بصورت دی وی دی منتشر خواهد شد تا بدین ترتیب مخاطب و بازار آمادگی لازم را برای این تغییر روش داشته باشند.
البته از گذشته تا حال بسیاری از موسسات آثار ایرانی و خارجی خود را بر فرمت استاندارد دی وی دی عرضه کرده اند و انصافاً کارهایی با کیفیت هم روانه بازار شده است.
اما به دلیل غلبه وی سی دی در بازار، مغازه ها حاضر به ریسک برای خرید دی وی دی نیستند. به هر حال ما بر پیمان خود باقی هستیم و از سال آینده برای فیلم های ایرانی پروانه نمایش دی وی دی صادر خواهیم کرد. امیدواریم در فاصله باقیمانده تا پایان سال موسسات تمهیدات لازم را در این زمینه بیاندیشند .
یکی از جذابیتهای نمایش خانگی برای مردم، دیدن موارد ضمیمه فیلم است؛ مانند پشت صحنه، اطلاعات مکتوب درباره عوامل سازنده، گالری عکس، پایانبندیهای گوناگون، گفتوگو با کارگردان و بازیگران، اظهارنظر منتقدان و… این امکان در صنعت نمایش خانگی ایران در کمال تعجب نادیده گرفته میشود و محتوای سیدیهای موجود فقط فیلم است. آیا قرارست این روند غیرحرفهای ادامه پیدا کند یا میتوان استانداردهای موجود را تغییر داد و این الگو را به شکل یک دستورالعمل درآورد؟
چنانچه موسسات متفق القول بر رعایت استاندارد عرضه محصول در قالب دی وی دی باشند بطور طبیعی ضمایم مورد نظر را به فیلم اضافه خواهند کرد. چون اگر غیر از این باشد، فقط شکل فیزیکی کار عوض شده است و از دیگر امکانات این فرمت غفلت می شود .
تاکید می کنم موسسات موجود با این ضمیمه ها بیگانه نیستند و پیش از این در مواردی در نسخه دی وی دی فیلم های ایرانی و خارجی به خوبی عمل کرده و اطلاعات تکمیلی لازم را به مخاطب ارائه داده اند .
یکی از مرایای این روش از استفاده از فایل صدای فیلم و ترجیحاً میکس مجدد آن خواهد بود.
به یاد داشته باشبم استفاده از صدای نسخه تله شده فیلم از کیفیت لازم برخوردار نیست. اگر چرخه DI در سینمای ایران شکل بگیرد و نگاتیو فیلم ها ی سینمایی اسکن شوند و ادامه عملیات پس تولید در سیستم های ویدویی 2Kیا 4K انجام شود، قطعاً مستر صدا و تصویر خوب به موسسات ویدیو رسانه جهت تکثیر، ارائه شده و تحول بزرگی در کیفیت ویدیویی فیلم ها پدیدار خواهد شد.
درباره شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش، اعضای آنها و عملکردشان طی زمان مدیریت خودتان توضیح دهید و اینکه این افراد چهگونه و از سوی کدام مدیر یا نهاد انتخاب میشوند؟
معیار اعضای شورا، برای صدور پروانه ساخت و نمایش چیست؟ آیا این افراد صرفاً به عنوان ممیز حضور دارند یا فیلمنامهها و فیلمها را از نقطهنظر کیفی هم ارزیابی میکنند؟ اگر پاسختان مثبت است، پس چرا همواره با حجم و تعدادی قابل توجه از آثار دمدستی و شتابزده روبهرو هستیم؟
در اداره کل همکاریهای سمعی و بصری و نمایش خانگی فقط شورای بازبینی وجود دارد که احکام آنها را معاون سینمایی صادر می کند .اعضای این شورا عموماً دارای تحصیلات سینمایی و هنری ودارای سوابق تولید فیلم و مدیریت های فرهنگی و هنری هستند . از هر عنوان فیلم هفت نسخه تهیه و در اختیار اعضای شورا گذارده می شود تا در جلسات هفتگی به بحث و صحبت در باره یکایک آنهابپردازند . طبق روال رای اکثریت ملاک خواهد بود و وفق مقررات معاون سینمایی امکان جلوگیری از نمایش فیلم یا تعویق انها را دارا می باشد.
ملاک ارزیابی فیلم ها موادی از آیین نامه صدور پروانه نمایش فیلم، اسلاید ، ویدیو و نیز مصوبه سال ۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی است. حسب مورد از نهادهای عالیه دیگری مشورت می گیریم و صلاحدید آنها را جویا می شویم . به عنوان مثال عرضه سریال های اصطلاحاً استراتژیک لاست، ۲۴، فرار از زندان، جریکو و …. با هماهنگی و استعلام از مراجع عالی پژوهشی و رسانه ای عملی گردید.
کار ممیزی راً هفت تن از کارشناسان بازبینی ، انجام میدهند. شورای بازبینی وظیفه دارد با تعمق لازم توجه خود را معطوف محتوا و ساختار اثر کند. حاصل این ارزیابی درجه بندی کیفی فیلم ها و سریال هاست که در متن پروانه نمایش فیلم ها قید می گردد.
در مورد آثار خارجی یک کارشناس دوبله( آقای عباس مطمئن زاده) کیفیت دوبله فیلم ها را مورد بررسی قرار می دهد و فیلم هایی را که واجد حداقل استاندارد باشند به موسسات عودت می دهد. اگر منظور از آثار دم دستی و شتابزده تولیدات ویدیویی ایرانی است. باید توضیح دهم که پروانه ساخت این آثار توسط شورایی در اداره کل ارزشیابی و نظارت صادر می شود و سپس همان شورا نسبت به صدور پروانه نمایش ویدیویی یکساله ( با نمایش خانگی اشتباه نشود ) اقدام می کند . این آثار سپس برای دریافت پروانه نمایش خانگی به اداره کل همکاریهای سمعی و بصری ارائه می شوند که مجدداً مورد بازبینی قرار می گیرند. حذف صحنه و گفتارهایی که شائبه ابتذال هنری و محتوایی را دارند و نیز اطلاق درجه کیفی ج (به معنی کم ارزش بودن) آخرین اقدام نظارتی در زمینه تولیداتی است که عموماً دارای حداقل استاندارد در شبکه ویدیویی هستند. تلاش کرده ایم با درج عبارات و شناسه هایی مردم را آگاه کنیم و این تولیدات را با فیلم سینمایی اشتباه نگیرند.
هنوز عدهای بر این باورند که عرضه فیلم در سوپرمارکتها و بقالیها، روش مناسبی برای پخش یک محصول فرهنگی نیست. آیا قرارست کماکان این روند ادامه پیدا کند و نیز آیا نمیتوان با گسترش فروشگاههای عرضه تخصصی محصولات فرهنگی، شأن عرضه فیلم را تا حدودی رعایت کرد؟
عرضه فیلم در سوپر مارکت ها و خواربارفروشی ها به شکلی که الان شاهد آن هستیم وضع خوب و قابل دفاعی نیست . رقابت موسسات با یکدیگر برای چسباندن پوستر یا قراردادن استندهای تبلیغی و نحوه ارائه فیلم در بسیاری از واحدها شکل آبرومندانه ای ندارند. اما در غیاب فروشگاههای محصولات صوتی و تصویری و یا عرضه محصولات فرهنگی به قدر کافی و در دسترس مردم ، ناگزیر باید در برابر این شیوه و عرضه فیلم که شاید در کمتر کشوری به این صورت مشاهده می شود ، تسلیم بود. البته اگر مساعدت وزارت بازرگانی و دبیرخانه هیات نظارت بر اصناف کشور نبود، این فرصت نیز پدید نمی آمد. به یاد داشته باشیم تن دادن به این شیوه به تبعیت از افزایش تیراژ محصول و گسترش بازار بود تا موسسات بتوانند از محل فروش انبوه محصول سود مورد انتظار را کسب کنند.
فروش فیلم در سوپر مارکت ها اگر چه دسترسی مردم به فیلم را آسان ساخته است اما معایبی هم دارد. در بعضی از شهرها متدینین و محافل مذهبی منتقد وضع موجودند. این عده به نمایش گذاردن پوستر خانم ها و اقایان بازیگر در مغازه ها را نمی پسندند. هنرمندانی این را کار دون شان هنر می دانند. ویدیو کلوپها عرضه فیلم در سوپرمارکت ها را نقض حریم صنفی و تداخل در کار خود می دانند. در سوپرها فروشندگان به دلیل ناآگاهی نمی توانند راهنمای خوبی برای مشتری باشند. همچنین سوپرها هر دو هفته یکبار فیلم ها را به عاملین پخش عودت می دهند و امکان نگهداری فیلم را در لابه لای انبوه اجناس و کالاهای خود ندارند. لذا آرشیو فیلم و تهیه فیلم های قدیمی تر در این واحدها از اساس منتفی است . تا زمانی که عرضه فیلم و سایر محصولات فرهنگی توجیه اقتصادی پیدا نکند و مردم دواطلبانه در این زمینه سرمایه گذاری ننمایند ، راهی جز شیوه کنونی وجود ندارد. هر چند به دوام این وضعیت نیز اعتباری نیست و نظام سنتی پخش محصول به رهبری نمایندگان توزیع فیلم ، تحرکات وسیعی را برای ممنوعیت عرضه فیلم آغاز کرده اند. حذف تقریبی توزیع فیلم بصورت بنکداری و توسل به توزیع مویرگی با مقاومت و مخالفت شبکه سنتی توزیع در کشور روبرو گردیده و شکسته شدن انحصار نمایندگان سابق توزیع ، ناراحتی و اعتراض آنها را باعث شده است.
اوج مخالفت این عده در توزیع سریال قهوه تلخ نمودار شد. در روش مویرگی کلیه مراکز فروش اعم از خرده فروش و عمده فروش توسط عوامل پخش تغذیه می شوند و خرده فروشان نیازی به مراجعه به واحدهای عمده فروش ندارند .
موسسات ویدئو رسانه نیز در این فاصله به تنهایی یا مشترکاً اقدام به تاسیس شرکت های پخش کرده اند تا نیازمند استفاده از ظرفیت شرکت های پخش موادغذایی یا شوینده ها نباشند. اما نشانه ای از سرمایه گذاری آنها برای راه اندازی فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای فیلم مشاهده نمی شود .
تاکید می کنم عرضه فیلم در سوپرمارکت های بزرگ و یا فروشگاه های زنجیره ای امر ناپسندی نیست و در همه جای دنیا قابل مشاهده است اما مشکل و چالش عرضه فیلم در خواربارفروشی های محلی است که پیامدهای اجتماعی خاصی را به همراه آورده است .
سال گذشته رونق شبکه نمایش خانگی به حدی بود که آثاری مانند اخراجیها۲، درباره الی، محاکمه در خیابان، پسر تهرونی و… با قیمتهایی فراتر از تصور خریده و عرضه شدند. ظاهراً امسال شاهد رکود این بازار بودیم. دلایل شما برای کاهش استقبال از فیلمهای شبکه خانگی کدامهاست و برای برونرفت از این بحران اقتصادی، در آستانه سال جدید چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
کاهش استقبال از محصولات نمایش خانگی در مقایسه با پارسال به نظر ادعای مستندی نیست. ارزان شدن بهای رایت فیلم های ایرانی نسبت به سال گذشته به معنای عدم استقبال مخاطبان نباید تعبیر شود. در سالجاری سریال هایی چون قهوه تلخ و قلب یخی بر موج استقبال مردم از محصولات شبکه دامن زدند و فروشگاههای بیشتری برای فروش فیلم داوطلب شدند
اگر رایت عناوین سینمایی به اندازه سال گذشته قیمت ندارد، به خاطر آنست که فیلم های اکران شده امسال هم به اندازه پارسال فروش نداشته اند . مضافاً که در سالجاری نیز فیلم های ایرانی از ۶۰ تا ۶۰۰ میلیون در شبکه به فروش رسیده اند و مطمئناً اگر فیلم در اکران با موج میلیونی تماشاگران روبرو شود به همان نسبت بهای رایت آن افزایش خواهد یافت .
یک نکته را هم از یاد نبریم تعدیل قیمت رایت تابع ساز و کار عرضه و تقاضا و شرایط بازار است. عده ای بر این عقیده اند که عرضه هفتگی سریال های ایرانی ، قدرت خرید مردم را برای تهیه سایر عناوین ایرانی و خارجی با محدودیت روبرو ساخته است. این عده کاهش تیراژ عناوین خارجی به زیر ده هزار نسخه را شاهدی برای ادعای خود می دانند .
در سالهای اخیر جریان فیلمسازی ارزان در میان شبکههای خصوصی، تبدیل به راهحلی برای خودکفایی و بیتفاوتی در برابر محصولات سینمای ایران شده که عموماً قیمت رایت آنها بالاست. این جریان باعث شد تا طبق قانون جدید، شرکتها موظف به خرید تعداد مشخصی اثر سینمایی در سال باشند. به عنوان یک کارشناس و علاقهمند به فیلم و سینما، بگویید که اولاً فیلمهای این شرکتها را تا چه اندازه دیده و میپسندید و ثانیاً با توجه به ساختار و محتوای غیر قابل دفاع بسیاری از این آثار، فکر نمیکنید که در ادامه ممکن است خانوادهها از این رسانه و محصولاتش سرخورده شوند؟
چنانچه منظور از فیلم های نازل آثار ویدیویی است . درجه بندی کیفی این فیلم ها و دادن هشدار و پالس هایی به مخاطب که او را با اثری کم ارزش روبرو سازد ، اقدام پیشگیرانه و محدود کننده ای برای اینگونه فیلم ها می باشد. یعنی با فرض این که چنین آثار ی همواره در تلویزیون، سینما و ویدیو مخاطب خاص خود را دارند ، شرایط را بگونه ای مدیریت کرده ایم تا تنزل سلیقه مردم را در پی نداشته باشند و ضمناً میدان را نیز یکسره به این فیلم ها واگذار نکنیم.
بنده شخصاً جدا از شورای بازبینی در برخوردی سخت گیرانه با تولیدان ویدیویی و فیلم هایی سینمایی عامه پسند فهرستی بلند از حذفیات را به تهیه کنندگان ابلاغ می کنم و بر اجرای آن پا می فشارم . امیدوارم همکارانم در اداره کل نظارت هم پروانه های کمتری با این کیفیت صادر کنند.
پخش دو سریال قلب یخی و قهوه تلخ یک نقطه عطف در تاریخچه شبکه نمایش خانگی است که برای نخستین بار سریالسازی از انحصار تلویزیون خارج شد. آیا قرار بر تولید سریالهای دیگر هم هست؟
تولید سریال های بعدی در گروی ارائه تقاضای پروانه ساخت می باشد. تا کنون تقاضای تازه ای از سوی سنماگران مطرح واصل نشده و شورای پروانه ساخت ویدیویی مستقر در اداره کل ارزشیابی و نظارت گزارشی به ما نداده است . اطمینان می دهم ایجاد امنیت در شبکه و کنترل تکثیر غیرمجاز ، ریسک سرمایه گذاری در شبکه را بشدت کاهش می دهد و در غیاب تلویزیون های خصوصی و کابلی ، نفوذ شبکه ویدیویی را بیش از بیش خواهیم دید .
دو سریال مشهور و پربیننده فرار از زندان و ۲۴ در شبکه نمایش خانگی ایران عرضه شدند. ابتدا بگویید که چهگونه حق پخش این دو سریال خریده شد و سپس اینکه آیا ارادهای بر خرید و عرضه سریالهای مشهور دیگر هم هست یا نه؟
حق پخش سریال های خارجی عرضه شده در شبکه از شرکتی موسوم به ICBC در ترکیه خریداری شده است و فعلاً سریال تازه ای در دست آماده سازی نیست.
خرید رایت آثار خارجی اعم از فیلم و سریال چنانچه قابل ابتباع باشند و فروشندگان خارجی موسسات ایرانی را در لیست تحریم قرار نداده باشند ، جنبه الزامی دارد و بررسی صحت و سقم مستندات خرید را به موجب تقسیم کار صورت گرفته موسسه رسانه های تصویری بر عهده دارد.
عنوان «ویدئو رسانه» بر پیشانی یک انجمن که به امور همه شرکتهای فعال در صنعت نمایش خانگی رسیدگی میکند، چه معنایی دارد زمانی که دیگر چیزی به نام «ویدئو» در ساز و کار کنونی وجود خارجی ندارد؟
با این تلقی که ویدیو وجود خارجی ندارد، چندان موافق نیستم. اشکال مختلف تماشای فیلم در خانه فارغ از تکنیک یا ابزار آن ، نیاز و فرصتی برای تماشای فیلم بصورت انفردی یا گروهی در محیطی غیر از سینما را از بین نبرده است. بنابراین مدیریت و برنامه ریزی برای غنای محصولات مجاز در این ساحت از جمله وظایف دولت است و حتی با فرض دسترسی آسان و بدون مانع مخاطب به سایر محصولات غیرمجاز، مسئولیت دولت ها را برای جلب رضایت مخاطبان و تقویت مولفه های هویت ساز مبتنی بر باورهای متعالی و آرمانهای مشترک ، کم نمی کند.
تمایل موسسات ویدئو رسانه برای عرضه فیلم به مشتریان با استفاده از شبکه اینترانت ملی و احیای رایت تازه ای به همین نام، گویای انعطاف پذیری و دوراندیشی شبکه ویدیویی برای استفاده از روش ها و تکنیک های نوین است.
چه تضمینی وجود دارد که یک فیلم سینمایی پس از عرضه در نمایش خانگی، از تلویزیون پخش نشود؟
نمایش فیلم های سینمایی پس از عرضه آنها در شبکه ویدیویی ، امر متعارفی است به شرط آنکه در قرارداد فیمابین تهیه کننده و موسسه ویدئو رسانه، فرصت معقولی برای پخش اثر از تلویزیون داده شده باشد . مثلاً ۶ ماه پس از عرضه اثر در شبکه ویدیویی، نمایش فیلم در تلویزیون مناسب است . از گذشت تا حال نقض قراردادهای منعقده در همین زمینه به اختلاف فیمابین تهیه کنندگان و ناشران ویدیویی منجر شده است .
درباره میزان استقبال مردم در این سالها از فیلمهای ایرانی و خارجی بگویید و اینکه اصولاً کدام آثار برای مردم عادی جذابیت بیشتری دارند.
تجربه نشان داده است که مردم بیشترین استقبال را از فیلم های سینمایی ایرانی می کنند. در واقع مزیت نسبی شبکه ویدیویی، فیلم ایرانی است و تا کنون هیچ بدیلی برای آن پیدا نشده است. پدیده فیلم خارجی دارای زیرنویس فارسی و یا تلویزیونی فارسی زبان ماهواره ای فیلم و سریال خارجی را تا حدی زیادی به حاشیه رانده است. البته آثار خارجی ارزنده و ماندگاری که دوبله با کیفیتی دارند، مخاطبان ثابتی را در شبکه، همواره برای خود محفوظ نگه داشتند.
متأسفانه با وجود زمان نسبتاً زیادی که از شکلگیری صنعت نمایش خانگی میگذرد، عزمی برای پخش فیلمهای مستند، کوتاه و انیمیشن در این رسانه دیده نمیشود. آیا فکر نمیکنید که این یک نقصان جدی است؟
عرضه فیلم های مستند حیات وحش خارجی مدتی است در شبکه آغاز شده است و ظاهراً مخاطبان خاص خود را هم دارد. برای آثار مشابه ایرانی، بارها به مدیران همکارم در انجمن سینمای جوانان ایران و مرکز گسترش سینمای مستند تجربی ، گفته ام در این زمینه پیشقدم شوند و حداقل آثار راه یافته به جشنواره های فیلم کوتاه تهران و حقیقت را وارد شبکه کنند تا هم آثار دیده شوند و هم امکان بررسی موردی و تحقیقی این جشنواره ها و روند فیلم سازی در کشور فراهم گردد.
امروزه در فروشگاههای عرضه محصولات نمایش خانگی دنیا، یکی از محبوبترین کالاها، پکیجهای باسلیقهای است که به شکل مجموعه آثار یک فیلمساز، آثار شاخص یک ژانر، محبوبترین فیلمهای یک بازیگر و… عرضه میشوند. در ایران با وجود تلاشهای کوچک، اما هنوز برنامهای برای ارائه چنین پکیجهایی وجود ندارد. چرا؟
اگر به یاد داشته باشید موسسه رسانه های تصویری پسش از این به مناسبت هایی از جمله بزرگداشت مرحوم خسرو شکیبایی یا هفته دفاع مقدس و آزادسازی خرمشهر مجموعه آثاری را به بازار ارائه کرد. تصدیق می نمایید انجام همین کار توسط بخش خصوصی اگر با تضمین لازم برای فروش حداقل نسخه ملازم نباشد، کاری غیر اقتصادی است. به نظرم تا زمانی که بلیه ای به نام تکثیر بنیان شبکه را تهدید می کند، چنین کارهایی برازنده موسسه رسانه های تصویری با موسسه هنرهای تصویری سوره است که تاب ضرر و زیان های احتمالی را داشته باشند و نگرش صرفا" اقتصادی به این فعالیت نداشته باشند. به هر حال نفس این کار ارزشمند است و برای بسیاری از علاقمندان و محققین مغتنم خواهد بود.
با توجه به غیر قابل عرضه بودن بسیاری از آثار سینمای پیش از انقلاب، اما هستند آثار ارزشمند و قابل پخشی که ظاهراً برنامه و سیاستی برای عرضهشان نیست. مثلاً آثار کوتاه و مستند فیلمسازان برجسته ایران در دهه چهل و یا فیلمهای شاخص جریان سینمای نوین ایران در دهه پنجاه. با توجه به مسئولیت جنابعالی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نگران نیستید از فرسودگی تدریجی و از بین رفتن این میراث هنری گرانبها؟
تاکنون از جانب موسسات تقاضایی برای فیلم ها و آثار مورد اشاره واصل نشده است. بطور طبیعی با مراعات حقوق صاحبان این آثار و ملاحظات کارشناسی لازم منعی برای انجام چنین کاری وجود ندارد.
یک جنبه مغفول و کمقدردیده در پخش کالای فرهنگی، شیوه تبلیغات و نحوه معرفی آن است. با توجه به بدسلیقگی و ناشیانه بودن این بخش، آیا نظارتی روی تبلیغات فیلمهای خانگی وجود دارد؟
استفاده از تبلیغات محیطی نظیر پوستر و بیلبورد و استند، یگانه شیوه رایج موسسات برای معرفی محصولات شان است. در شرایطی که رسانه ملی روی خوشی به تبلیغ سریال های شبکه نشان نمی دهد و تامین هزینه پخش تیزر محصولات از عهده بعضی از موسسات خارج است، تنها گزینه پیشروی موسسات توسل به تبلیغات شهری و محیطی است. به نظرم اتخاذ روش های تشویقی نظیر معرفی بهترین مواد تبلیغی و تقدیر از عوامل کارهای خوب می تواند هدایت گر موسسات برای اسفاده از تکنیک ها و روش های موثرتر باشد. موسساتی که پخش اختصاصی راه اندازی کرده اند، خوشبختانه تیمی از مجربین کار تبلیغات را دعوت به کار کرده اند و سرمایه گذاری خوبی در این زمینه انجام داده اند . مدعی هستم تبلیغات در شبکه ویدیویی بهتر از سینماست و خلاقیت بیشتری را در آن مشاهده می کنیم.
اضافه کردن نظر