روزانه های سینمایی
سال نوشت

سال نوشت

ویدیو به مثابه یک رسانه
–    خوشبختانه در سال ۸۹ با ایستادگی بر عرضه محصول در نقاط و مراکز فروش تلاش کردیم تا در روند توسعه بازار خللی ایجاد نشود و فیلم بیش از گذشته در معرض دید و نیز دسترس مردم قرار گیرد. به دنبال این تصمیم نشریات سراسری و آلبوم های موسیقی نیز به کالاهای فرهنگی عرضه شده در نقاط فروش، اضافه شدند و سیمای متفاوتی را به اغلب شهرهای بزرگ کشور بخشیدند. شنیده می شود ناشران کتاب نیز در پی راهیابی به سوپر مارکت ها هستند تا آنان نیز سهمی از بازار ایجاد شده ببرند. این اتفاقات در شرایط رخ می دهد که متاسفانه در ایران فاقد برند شاپ یا فروشگاه های اختصاصی و مجهز عرضه محصولات فرهنگی هستیم و ناگزیریم با مهمان کردن کالای فرهنگی در سایر مراکز فروش، مانع از رکود و رخوت در زمینه اقتصاد فرهنگ بشویم.

 

در سال ۸۹ علیرغم آنکه از نظر اقتصادی برای موسسات ویدیو رسانه سال خوبی نبود، اما این امر کم کاری یا بی تحرکی آنها را به دنبال نداشت. خرید رایت فیلم سینمایی ایرانی از سوی موسسات به ارزش بی سابقه یکصد و پنجاه میلیارد ریال بالغ شد. این حقیقت گویای تعهد و علاقه مثال زدنی موسسات برای حفظ فیلم ایرانی در سبد محصولات شان هست. البته به دلیل افزایش عناوین تولید شده ایرانی فیلم هایی نیز در اولویت خرید موسسات قرار نگرفتند و احتمالا"به همین خاطر سال آینده موسسات تازه ای به جرگه موسسات موجود افزوده خواهند شد. از رهگذر عرضه فیلم در مغازه ها فیلم خارجی بیش از گذشته به حاشیه رفت و تیراژ آن به کمترین میزان تنزل یافت. در یک منظر کلی ویدیو رسانه به عنوان یک پدیده در سال ۸۹ در کانون توجهات رسانه ها و افکار عمومی بود و موافقان و مخالفان وضع موجود آن بیش از گذشته در باره آن به اظهار نظر پرداختند

به نام ویدیو به کام سارقان
–    از نظر اقتصادی متاسفانه به دلیل شیوع عارضه تکثیر غیر قانونی، عموما" موسسات قادر نیستند تیراژ مورد نظر را در بازار به فروش برسانند و چنانچه به نقطه سر به سر برسند یعنی هزینه و در آمدشان معادل شود، خوشحالند که دچار ضرر و زیان نشده اند. در سال گذشته فرمت دیویکس که امکان فشرده سازی چندین فیلم را بر روی یک دی وی دی پنج یا نه گیگابایتی را فراهم می سازد، کمر موسسات را شکست. به دلیل گستردگی تخلفات و مذموم نبودن این عمل نزد اغلب مردم، متاسفانه برنده ی بازار در سال گذشته متخلفان بودند. به عبارتی هر قدر فیلم و سریال بیشتر و جذابتری روانه بازار می شد، سود بیشتری به جیب کپی کاران می رفت. بنابراین اقتصاد سیاه یا زیر زمینی ویدیو، یکی از سال های استثنایی خود را پشت سر گذاشت و اگر در بر همین پاشنه بچرخد، سال جدید عده بیشتری در این سیاه بازار به تجارت کثیف مشغول خواهند شد. ظاهرا" در غیاب مشاغل ثابت و پایدار، شبکه ویدیویی زمینه اشتغال لازم را برای خیل بیکاران فراهم کرده است.!
از دیگر سو موسساتی با ایجاد و تاسیس شرکت های پخش مویرگی و توسعه فعالیت هایشان، تـلاش کردند تا بی واسطه محصول تولیدی را به دست خرده فروشان برسانند و دست واسطه ها را کوتاه کنند. این امر به نوبه خود گردش مالی تازه ای را رقم زد و بازگشت سرمایه را با ریسک کمتری همراه ساخت.
سریال ایرانی نقطه عطف
–    به نظرم اتفاقات تازه در سال گذشته، تولید سریال ایرانی برای شبکه بود که بازتاب گسترده ای را در پی داشت و نقطه عطفی برای شبکه گردید. بی تردید یکی از دلایل توسعه بازار و تشدید تقاضا برای کالا نیز سریال های قلب یخی و قهوه تلخ بود. این اقدام واکنش موافقان ومخالفان تولید سریال برای شبکه را نمودار ساخت. بد نیست به این نکته هم اشاره شود که رسانه ملی در سال های گذشته هیچگاه بازپخش سریال های ایرانی خود را در شبکه از یاد نبرده و از ظرفیت های آن به راحتی نگذشته است. بدون تردید اگر تکثیر بی رویه محصولات و نمایش غیر قانونی فیلم ها در ناوگان مسافری کشور وجود نداشت، آنگاه انگیزه سرمایه گذاری برای تولید فیلم و سریال، سیر شتابنده ای به خود می گرفت و ضریب نفوذ بیشتری در خانه ها می یافت.
تداوم ناکامی
–    عدم همراهی مدیریت ناوگان حمل مسافر در خطوط ریلی و جاده ای کشور و ناکام ماندن همه کوشش ها برای متقاعد کردن آنها که حقوق صاحبان فیلم ها را رعایت کنند و نیز گسترش نیافتن شعاع عملیات ستاد هماهنگی مبارزه با محصولات غیر مجاز در شهرستانها و واگرایی در مدیران موسسات ویدیو رسانه و عدم پایبندی آنها به توافقات جمعی و متحد نبودن آنها زیر پرچم صنف واحد از جمله وقایع تلخ سال گذشته است. البته انتظار می رفت به منظور وحدت رویه شورای پروانه ساخت برنامه های ویدیویی به اداره کل نمایش خانگی منتقل می گشت که این مهم تا پایان سال محقق نشد.
به روایت آمار
–    بیش از یکهزار و یکصد و پنجاه پروانه نمابش صادر گردید که در بین آنها هفتاد عنوان سینمایی ایرانی و هشتاد داستانی ویدیویی به چشم می خورد. همچنین دو سریال ایرانی و سی و شش سریال ایرانی – بازپخش – به شبکه عرضه شدند. به جز چهارصد عنوان فیلم و برنامه خارجی، دیگر عناوین ایرانی عبارتند از تولیدات مستند، اموزشی، کنسرت و…
–    فیلم های سینمایی دو خواهر، پوپک و مش ماشااله،دختر میلیونر، تسویه حساب، حلقه های ازدواج،دموکراسی تو روز روشن، آقای هفت رنگ و نیز لیمو ترش، معتاد اجباری و آخرین مجرد در زمره آثار پر مخاطب ویدیویی هستند. البته اگر آمار دقیقی از نسخ کپی شده وجود داشت! آنگاه با دقت بیشتری امکان ارایه فهرست از آثار پر فروش در شبکه وجود داشت. آخرین آمار منتشره را در اینجا بخوانید.
میام نمی آم!
–    همین قدر بگویم که بسیاری از تهیه کنندگان در برزخ تصمیم گیری برای سرمایه گذاری و کار در شبکه هستند. دام مهلک تکثیر و کپی جرات و ریسک تهیه کنندگان را بشدت کاهش داده است. فرجام تلخ سریال قلب یخی بی تردید محافظه کاری تهیه کنندگان را افزایش داده است. از سوی دیگر فقدان مناسبات بورکراتیک و ضوابط ممیزی نسبتا" روشن در شبکه نمایش خانگی و وجود دهها هزار پایگاه فروش محصول در سراسر کشور مزیت هایی هستند که از سریال سازان دلبری می کنند تا بالاخره دل یک دله کنند و برای ورود به شبکه تصمصیم شان را بگیرند. این نکته را هم بگویم که تهیه کنندگان سریال قهوه تلخ رنج و مرارت بسیاری برای تکثیر صنعتی کار متحمل شده اند و وجود تنها یک واحد بزرگ صنعتی در کشور متاسفانه به تحمیل پاره ای از شرایط دامن زده است و در فقدان فضای رقابتی بین کارخانجات تکثیر، سازندگان سریال چاره ای جز تمکین در برابر خواسته های واحد صنعتی طرف قرارداد ندارند. این مشکل زمانی حاد می شود که تولید و پخش سریال همزمان باشد و مجال و فرصت کافی برای یافتن گزینه های دیگری پیش روی نباشد.
رستم دستانم آرزوست
–    آثار ویدیویی نازل پیامد انبوه پروانه های صادره در مقطعی از زمان بود که خوشبختانه شیب و سیر نزولی آن در ماه های اخیر مشهود است. بد نیست بدانید که تولیدات ویدیویی پر فروش در شبکه همان عناوینی هستند که در اعیاد ملی و مذهبی به دفعات از تلویزیون پخش شده اند و نمی توان نیاز گروهی از مخاطبان شبکه را به این کمدی های سبک و بارها آزموده شده، از یاد برد. از سوی دیگر بر خلاف تولیدات سینمایی که از گذشته تا حال رویه هایی برای حمایت از آنها در مراحل تولید، پیش تولید و پخش وجود داشته است، در شبکه ویدیویی چنین نقطه اتکاهایی اصلا" وجود ندارد و تولیدات باید اتکایشان به ذات و داشته های خودشان باشد. این واقعیت هزینه ریسک را در شبکه بالا برده است و تهیه کنندگتن عموما" به فرمول های متعارف و امتحان پس داده متوسل می شوند. لذا حرکت در مرز سقوط به چاه ویل ابتذال و کاری سالم و سرگرم کننده به مهارت و بصیرتی نیاز دارد که هر کسی از عهده ان برنمی آید.
وی سی دی به موزه می رود؟
–    در سال آتی عرضه آثار ایرانی بر فرمت دی وی دی مهمترین برنامه شبکه است. بر همین اساس در سال گذشته نشست هایی تخصصی در این زمینه برگزار کردیم و به واحدهای صنعتی مربوط هم آماده باش لازم را دادیم. احتمالا" با شیفت خروجی دستگاه ها به دی وی دی ظرفیت خالی برای تکثیر محصول با فرمت وی سی دی باقی نماند و به اجبار فیلم های خارجی نیز بر همین فرمت تولید شوند. انتظار می رود تهیه کنندگان تله با کیفیتی از فیلم شان را به موسسات بدهند و میکس مجددی را برای نسخه ویدیویی فیلم انجام دهند. با کمال تاسف باید گفت که در حال حاضر به جای فایل صدا، تهیه کنندگان به صدای حاشیه فیلم تله شده اکتفا می کنند. اگر لازم بشود تهیه کنندگان را مجبور به ارایه فایل جداگانه صدا به موسسات ویدیو رسانه خواهم کرد. تقویت ستاد مبارزه با محصولات غیر مجاز از طریق فروش هولوگرام واحد از سوی ستاد مربوطه قطعا" در صدر اولویت های ما در سال آینده است. این خبر نمونه ای از رویکرد اخیر موسسات به فرمت DVD است.
غلام همت آنم که از هر چه رنگ تعلق پذبرد آزاد است
–  ادارات ستادی معاونت سینمایی به موجب وظایف و ماموریت های ذاتی درگیر امور سیاست گذاری، برنامه ریزی و نظارت هستند. برنامه هایی نظیر برگزاری جشن و جشنواره بر عهده موسسه رسانه های تصویری یا تشکل های صنفی ذیربط در بخش خصوصی است. همانطور که در دومین جشن سالانه برترین های دوبله در شبکه ویدیویی گفتم آخرین باری است که اداره کل نمایش خانگی به این کار می پردازد و انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم باید با جلب کمک دولت و سایر مراکز در این زمینه پیش گام باشند. با حذف بخش ویدیو سینما در جشنواره فیلم فجر سال ۹۰ برگزاری جشنواره ای مستقل برای تولیدات ویدیویی به شرط آنکه از جامعیت لازم برخوردار باشد، اتفاق مبارکی است.
چشم انداز
–    در اینکه تماشای نسخه ویدیویی فیلم ها به عنوان یک رفتار و هنجار عمومی در آمده است، تردیدی نباید داشت. با اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها احتمال آنکه مردم هزینه سینمارفتن را از سبد خانوار حذف کنند و به تماشای فیلم در خانه بسنده کنند، زیاد است. بنابراین در افق پیش روی به تناسب جذابیت فیلم ها جمعیت بیشتری از شهرنشینانی که اغلب آنها تجهیزات ارزان تماشای فیلم را در منزل دارند، وقت خود را صرف دیدن فیلم در منزل خواهند کرد. افسوس که بهره بردار اصلی این فرصت استثنایی کپی کاران هستند.!
–    در کشورهای توسعه یافته ترجیح در این است که مردم فیلم را در سینما ببینند. رمز ساخت سالن های متعدد در مجتمع های عظیم تجاری با این هدف است که تب خرید کالا و تماشای فیلم همزمان در مخاطب گل کند. گذران اوقات فراغت در بیرون از خانه و اشتغال به تفریحات سالم و مفرح موجبات نشاط و تقویت روحی شهروندان در شهرهای پر ازدحام کنونی است. بر این اساس هزینه خرید فیلم ویدیویی دو تا سه برابر تهیه بلیط تماشای همان فیلم در سالن سینما است. البته فیلم هایی نیز اساسا" روانه اکران نمی شوند و به شبکه های کابلی، تلویزیون های خصوصی و شبکه های ویدیویی فروخته می شوند. از سوی دیگر وجود زیر ساخت های ارتباطی تماشای فیلم را از رویه های متعارف گذشته به سمت پدیده هایی چون VOD-IPTVبرده است و ظهور مالتی مدیاها آرایش متفاوتی به نحوه تماشای فیلم داده است.

در همین ارتباط: پرفروش های شبکه نمایش خانگی

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید