حالا که بسلامتی جشنواره جهانی فیلم فجر بارش را زمین گذاشت و به منزل پایانی رسید، راحتتر میتوان در باره کموکیف آن صحبت کرد و با مرور آنچه گذشت، آرزو کرد کاستیهای این دوره در جشنوارههای آتی تکرار نشود.
پیش از آنکه جشنواره آغاز شود، نوشته بودم که با توجه به بُعد مسافت، امکان حضور نویسندگان و منتقدان حرفهای سینما در جشنواره وجود ندارد و به این خاطر نقاط قوت و ضعف فیلمهایی که برای اولین بار در جشنواره به نمایش درمیآیند، پنهان میماند.
پیشنهاد داده بودم پس از قطعی شدن فیلمهای راهیافته به جشنواره، با تدابیر لازم میتوان آنها را به رویت منتقدان رساند تا در باره آنها اظهارنظر و تولید محتوا کنند. همچنین همزمان با جشنواره در چارچوب حفظ و رعایت کپیرایت فیلمهای خارجی اقلا یک نمایش برای آنها در یکی از سالنهای سینما در پایتخت درنظر گرفته شود.
به این پیشنهادات اعتنایی نشد و در طول برگزاری جشنواره، نشریه روزانه و برنامه تلویزیونی هفت نیز از پس این کار برنیامدند تا همه چیز در باره فیلمهای بخش مسابقه به سکوت برگزار شود و سینماگرانی که در آینده ممکن است، درخشش بیشتری را از خود نشان دهند، گمنام باقی بمانند.
اعلام اسامی برگزیدگان جشنواره نشان داد که در این دوره فیلمهای خارجی در مقایسه با فیلمهای ایرانی به زعم هیات داوران، یک سروگردن بالاتر بودهاند و اغلب جوایز را آنها درو کردند. فیلمهای ایرانی را دیر یا زود خواهیم دید اما تماشای فیلمهای خارجی بویژه برگزیدهها را ممکن است، هیچگاه نبینیم و نتوانیم بر مزیتهای فنی و هنری آنها صحه بگذاریم.
از یاد نبریم از جمله هدفهای اصلی یک جشنواره آن هم در مقیاس بینالمللی، افزایش سواد سینمایی، شناخت سینمای ملل و درک روایتهای بدیع و خلاقه از سوی سینماگرانی است که جشنواره فجر را برای نمایش فیلم خود برگزیدهاند. تحقق چنین هدفی هزینههای سنگین برگزاری جشنوارهای با حضور صدها میهمان داخلی و خارجی را بهتر توجیه میکند چون در اینصورت جشنواره به مثابه یک فرصت آموزشی و مطالعاتی، به ایجاد شناخت و نگرشهای تازه در مخاطبان و علاقهمندان سینما کمک میکند.
نکته جالب در آیین اختتامیه جشنواره آن بود که در بین فیلمهای ایرانی حاضر در جشنواره فیلم «دو روی پاییز» با سرمایه مشترک سرمایهگذاران سه کشور ایران، کانادا و استرالیا به کارگردانی روناک طاهر ساخته شده بود. از بد حادثه هر دو کشور خارجی کانادا و استرالیا روابط خوبی با ایران ندارند و دولتهایشان پالسهای منفی علیه ایران میفرستند. در چنین بزنگاهی نشان داده شد که فیلم به مثابه دیپلماسی عمومی، فراتر از مواضع سیاسی دولتها میتواند رشته ارتباط فرهنگی را بین ملتها حفظ کند تا در غیاب گرمی روابط سیاسی، همه چیز به فنا نرود.



