دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی با چند سال تاخیر حق نظارت بر محتوای نمایش خانگی را حق دولت دانست!
سید ابوالحسن فیروزآبادی دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی در دهه نود به اعتبار جایگاه حقوقی خود میتوانست، پرونده اختلافات بین صداوسیما و دولت در زمینه نظارت بر رسانههای برخط را به نقطه درستی هدایت کند و به دور از حب و بغضهای سازمانی که از آن مبرا بود، تقسیم کار خردمندانهای را بین ذی نقشان انجام دهد.
سخنانی که اخیرا ایشان بر زبان آوردهاند، پیش از این لااقل بصورت رسمی ایراد نشده بود، مگر آنکه وی در شورا در اقلیت قرار داشته و زور او و همفکرانش به نمایندگان نهادهای قدرت نرسیده باشد.
با این حال فیروزآبادی همان زمان نیز میتوانست آزادانه ابرازنظر کند و بازخورد دیدگاه خود را در جامعه بزرگ سینمای ایران ببیند. همگان به خوبی یاد داریم که خانه سینما بارها با انتشار بیانیه بر گردش کار صدور مجوز تولید و نمایش محتوا در دولت یعنی سازمان سینمایی اصرار ورزید و ساترا را به لحاظ انقطاع تاریخی با سینما و دستاندرکاران آن، مرجع معتمد و قابل قبول نمیدانستند.
جناب فیروزآبادی در گفتگو با جماران چی گفته است:
«من معتقدم که ساترا فقط در برنامههای زندهای که در وی.او.دیها پخش میکنند، حق مداخله دارد و سریال، فیلم و محصولات دیگری که در وی.او.دیها عرضه میشود، بایستی بر همان روالی باشد که در نظام سینمایی کشور جاری است؛ در آنجا بایستی از وزارت ارشاد مجوز بگیرند.
من معتقدم که وی.او.دیها یک موسسه اقتصادی و فرهنگیاند که مدیریت کلانشان بایستی توسط دولت صورت بگیرند؛ همانطوری که مدیریت سایر حوزههای فرهنگی با دولت است. البته حاکمیت هم به انحای مختلف، مثل هیأت امنا، عضویتهای دستگاههای حاکمیتی در دولت و غیره، مداخلات خودش را داشته باشد؛ ولی مسئولیت اجرایی اقتصادی کشور ولو اقتصاد فرهنگی، با دولت است.»
فیروزآبادی با صراحت نظر کارشناسی خود را که دقیقا همسو با مواضع نمایندگان دولتهای گذشته است، بیان کرده است تا رویه اشتباه کنونی را یادآور شود.
دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی البته برای ساترا هم نقش ویژهای قائل است، آنجا که میگوید:
«لذا من معتقدم که اینها بایستی توسط وزارت ارشاد مدیریت میشد. ولی به این معنا نیست که ساترا از زنجیره حذف بشود؛ بهخصوص همانطوری که عرض کردم، از فحوای قانون اساسی کشور من این را میفهمم که برنامههای زنده به دلیل حساسیتهای ویژهای که دارد، بایستی که حاکمیت، یعنی سه قوه و رهبری اشراف مستقیم بر آن داشته باشد. در نتیجه، در این حوزهها ساترا باید مداخله داشته باشد. اینکه کل کار اقتصادی، برنامهدهی و مجوزدهیاش همه به صداوسیما داده بشود، من نظرم خیلی مثبت نبوده است.
جان کلام فیروزآبادی در باره تعارض منافع است که به اعتقاد او بسیاری از دستگاهها از جمله صداوسیما در این زمینه تر دامن هستند. بخوانید؛
«در مورد نکتهای که راجع به تعارض منافع میفرمایید، اگرچه این تعارض منافع را من در مکاتباتم در دورهای که تصدی داشتم اشاره کرده بودم، ولی باید گفت که کلاً نظام رگولاتوری(کنترل و هدایت) کشور مملو از تعارضات منافع است؛ یعنی شما اگر مثلاً وزارت بهداشت را در نظر بگیرید، با اینکه خودش رگولاتور حوزه بهداشت و سلامت است، میبینید که تصدیگری هم میکند. همینطور وزارت آموزشوپرورش با اینکه رگولاتور حوزه آموزش است، ولی خودش تصدیگری هم میکند. تقریباً وزارت خانهای نداریم که تصدیگری نکند؛ حتی وزارت ارتباطات هم شبکهای زیرساخت را تصدیگری میکند؛ یعنی خودش هم دوشادوش اپراتورها کار اپراتوری را انجام میدهد. بنابراین، در این خیلی بحث نیست.»
انتظار میرفت در جلسات سال گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی فرصتی برای حضور دکتر فیروزآبادی فراهم میشد تا او نیز دیدگاههای خود را تبیین میکرد و به جمعبندی نهایی کمک میکرد
متاسفانه تصمیمات جزیرهای مراجع تصمیمگیری و آشفتگی در حکمرانی رسانهای همواره مانع از آن شده است که فارغ از تعصبات سازمانی، مقتضیات زمان و مکان در تصمیمگیریها لحاظ شود. هر چند انحصار رسانهای و قدرت اقتصادی ناشی از آن به مثابه خط قرمز، صداوسیما را تحت هیچ شرایطی به نرمش وانخواهد داشت و کانونهای قدرت وثروت همواره حامی او خواهند بود.
اضافه کردن نظر