روایت اول: مردی که واقعبینی را بر بزرگنمایی ترجیح میدهد
به موجب آمار، تماشاگران سینِما در دهه نود سال به سال افزایش یافت. ساخت فیلمهای کمدی و درامهای اجتماعی خوش ساخت در کشاندن مردم به سینِما بیتاثیر نبودند. در سال ۱۳۹۷ قریب به ۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به سینِما رفتند و شاخص ضریب آشغال سالنها و صندلیهای سینِما بهقدری بهبود یافت که سرمایهگذاران را به اندیشه ساخت سینماهای بیشتر انداخت. اگر ماه پایانی سال ۱۳۹۸ ویروس سینِما به جان عالم نمیافتاد، رکورد تماشاگران سینِما در دهه نود بازهم شکسته میشد.
خوشبختانه با مهار کرونا مجدداً رونق به سینِما بازگشت. بطوریکه سال گذشته با ۱.۵ برابر شدن سالنهای سینما ۲۷ میلیون نفر به سینِما رفتند تا به رکورد سال ۱۳۹۷ نزدیک و نزدیکتر شویم.
جالب است که در آن سالها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی با واقعبینی، کمتر بر روی آمار و ارقام افزایش تماشاگران سینِما و تئاتر تأکید میکردند و واژههای رکورد و رکوردشکنی در قاموس آنها دیده نمیشد. به عنوان مثال سیدعباس صالحی وزیر وقت و وزیر پیشنهادی دولت چهاردهم در جایی گفته بود:
«شرایط اقتصادی سینما در سال ۹۷ رشد پیدا کرده، اما هنوز این رقم گردش مالی در سینما به نسبت حوزههای دیگر رقم قابل توجهی نیست. به همین دلیل خواهشم از رسانهها و کارشناسانی که در این زمینه اظهارنظر میکنند این است که مسائل را با اغراق و بزرگنمایی مطرح نکنند.»(به نقل از روزنامه ایران ۲۸ مرداد ۱۴۰۳)
عباس صالحی خوب میدانست که حجم و ارزش سرمایه ثابت بیش از پانصد سالن سینِما و نیز هزینه تمام شده تولید فیلمهای سینمایی با فروش سینماها در آن سال نسبت و رابطهای نداشت که خرسندی و رضایت را در پی داشته باشد. درست مثل حالا فقط تعداد معدودی از فیلمها به سود میرسیدند و تعداد بیشتری حتی به سرمایه اولیه خود نیز دست نمییافتند. مدیران ارشد وزارت فرهنگ از این نکته غافل نبودند که اگر هر ایرانی فقط سالی یکبار به سینِما میرفت، تعداد تماشاگران دو برابر آمار سالهای ۱۳۹۷ و ۹۸ میشدند. به این خاطر آنها از رونق نسبی سینماها ذوقزده نمیشدند و فردایی را انتظار میکشیدند که نه فقط در کلان شهرها بلکه در همه مراکز استانها مصرف فرهنگی مردم ( از جمله عادت رفتن به سینِما و تئاتر و موسیقی) افزایش یافته و شاخصهای آماری آن بهبود یابند.
اطمینان دارم دکتر سید عباس صالحی در دوره دوم وزارت فرهنگ خود، به روال گذشته با دوراندیشی و حرکت در عمق، به جای بازی با آمار و ارقام، جویای حال بزرگان فرهنگ و هنر ایران زمین خواهد شد تا احساس و خلاقیت آنها دوباره به جوشش افتد و کارهایی نو به نو و دیدنی آفریده شود. او به این نکته واقف است که اگر حال آفرینشگران، نویسندگان و هنرمندان در همه حوزهها خوب باشد و از نگرشها و برخوردهای فرسایشی، سلیقهای و متصلبانه در فرایند صدور مجوز، ایمن باشند، کمتر کسی از آنها بر حذف مقررات ولو پیشینی تأکید خواهد کرد.
روایت دوم: در استقبال از آن کس که نگهدار جانب اهل وفاست
قابل پیشبینی بود که دکتر سید عباس صالحی به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ با رای نسبتا بالایی بعد سه سال دوباره راهی دفتر کارش در همسایگی مجلس بشود و پس از عبور از حیاط وزارت فرهنگ که در این سالها به جز تدفین یک شهید گمنام، هر ساله در دهه اول محرم و ایام فاطمیه شکل و شمائل یک تکیه بزرگ را به خود میدید، به طبقه چهارم برود و در دفترش مستقر شود.
سیدعباس صالحی بر اساس منش مداراجویانه خود، در صحبت ۱۶ دقیقهای در مجلس، به نقد سیاستها و عملکرد وزیر ارشاد دولت سیزدهم کلامی به زبان نیاورد و اگر میخواست به استناد گزارشهای رسمی، عیار و صحت ادعاهای مطرح شده در باره دستاوردهای دولت پیشین را به بوته نقد درمیآورد. اما خمیرمایه معرفتی، زی علمی و سلوک شخصی او اجازه نداد که کامی تلخ شود و با نادیده گرفتن خدمات مثبت، یکسره رنگ سیاه به کارنامه مدیران قبل از خود بپاشد. در بین وزرای پیشنهادی او تنها کسی بود که به اهالی فرهنگ و هنر، کارکنان وزارت ارشاد و وزرا و مدیران قبل از خود سلام داد و خرده و ایرادی را بر عملکرد دولت قبل از خود نگرفت.
او خردمندانه از تحلیل سرمایه اجتماعی، بزرگ شدن طبقه متوسط و مطالبات زنان تحصیلکرده و تغییر در مصرف فرهنگی جامعه گفت.
از نکات مهم در جلسه بررسی صلاحیت وزیر فرهنگ که از زبان سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس بازگو شد، مطالباتی از عباس صالحی بود که البته در خروجی و جمعبندی نهایی و پانزده بندی کمیسیون به آنها اشاره نشده بود. به عنوان مثال:
۱.« به منظور حمایت از اصحاب هنر و روان سازی مقررات سینمایی و نمایش فیلم پیگیری جهت ابلاغ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام گردد.»
اهالی سینما خوب میدانند که منظور نماینده عضو کمیسیون فرهنگی از مقررات همان ضوابط بحث برانگیز صدور پروانه فیلمسازی و پروانه نمایش فیلم است که بهمن سال گذشته بیسروصدا در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد و چون خوشبختانه از سوی رییسجمهور فقید ابلاغ نشده بود، از پزشکیان خواستار ابلاغ آن هستند.!
غافل از آنکه چنین ضوابطی، حمایت از سینماگران محسوب نشده و هیچ تناسبی با واقعیات میدانی صنعت سینما ندارد. به آن نشان که خانه سینما دو بار واکنش اعتراضآمیز نسبت به آن نشان داد.
۲.«پیگیری تحقق احکام برنامه هفتم بر اساس زمان بندی مشخص مخصوصاً در تولید محتوای فاخر سینمایی و تولید محتوای مناسب در فضای مجازی و بازیهای رایانهای بومی با حفظ مراقبتهای انقلابی و اسلامی»
یکی از انتقادات به متن برنامه هفتم توسعه، هدفگذاری کمی برای تولید انیمیشن است. در مادهای از قانون به تولید ۷۳۰۰ ساعت انیمیشن تا پایان برنامه توسط بخش غیردولتی( نه الزاما خصوصی! ) شده است. این مصوبه بی هیچ شرح و تفسیری گویای عدم شناخت نمایندگان از اقتصاد هنر، طبیعت کار هنری و پویانمایی است. جالب آنکه این نگاه غیرکارشناسی به دولت نیز امتداد یافت و به تأسیس بنیاد پویانمایی منجر شد.
از سوی دیگر تاکید بر حفظ مراقبتهای انقلابی و اسلامی نیز شگفتآور است. افزودن پسوندهای کلی اسلامی و انقلابی به مراقبت، به جای سنجه ها و معیارهای قابل سنجش، نشان میدهد که قانون گذار هنوز به هنرمندان اعتماد ندارد و اصرار دارد در متن قانون این دغدغه خود را حتما به نمایش بگذارد.!
۳. ظاهراً وقتی نمایندهای در مخالفت با وزیر پیشنهادی ثبتنام نمیکند، نمایندگان موافق هم پاپس میکشند و حق صحبت ندارند. با این حال کاش به بهانه موافقت و مخالفت با وزیر پیشنهادی فرهنگ چند نماینده صحبت میکردند تا با عمق شناخت آنها از ساحت فرهنگ و هنر کشور بیشتر آشنا میشدیم. عدم تمایل نمایندگان به عضویت در کمیسیون فرهنگی در ادوار اخیر مجلس، نگرانیهای زیادی را بوجود آورده است. حیف است که جمعیت پرشمار تولیدکنندگان محتوای فرهنگی و هنری و مصرف کنندگان آنها احساس کنند کسی در مجلس نمیخواهد پیگیر مطالبات آنها باشد و با درک واقع بینانه از اکوسیستم فرهنگی کشور، طرح مقررات روز آمدی را در مجلس مطرح کند و همزمان بر کار دستگاههای فرهنگی نظارت عالمانه داشته باشد.
اضافه کردن نظر