روزانه های سینمایی

«همگناه» شایسته قرارگرفتن در جایگاه دومین سریال محبوب نمایش خانگی است؟

ازخوردهای مثبت سریال همگناه این ادعا را ثابت کرد که همیشه لازم نیست از رو دست سریال های غیرایرانی دزدکی نگاه کرد و فرمول آنها را برای گسترش داستان مورد اقتباس قرار داد.

دو هفته‌ای است که پخش سریال «همگناه» به کارگردانی مصطفی کیایی که اختصاصا در نمایش خانگی تولید و عرضه شد، به پایان رسیده است اما رشته انتشار یادداشت‌ها و نقدهای عموما مثبت در باره اولین سریال «کیایی» قطع نشده است و هر بار ابعاد تازه‌ای از موفقیت این سریال بازگو و تبیین می‌شود. نقد سریال «همگناه» فقط در جامعه سینمایی‌نویسان محدود و منحصر نشده است و شخصیت‌های دیگری به فراخور حوزه کاری و مطالعاتی خود به روابط و مناسبات شخصیت‌ها در قصه و ماجراهایی که آنها را به یکدیگر پیوند می دهد، پرداخته‌اند.

به نظر می‌رسد بعد از موفقیت خیره‌کننده سریال «شهرزاد» درام عاشقانه «حسن فتحی» که به یک پدیده تکرار نشدنی در عرصه سریال‌های غیرتلویزیونی بدل گردید، «همگناه» این استعداد و ظرفیت را دارد که در زمینه سریال‌های جدی این شبکه بلافاصله بعد از «شهرزاد» قرار گیرد و با اتکا به نقاط قوت خود و بدون توسل به حاشیه ها و فضاسازی‌های کاذب که متاسفانه عده‌ای اینگونه کارها را شگرد دارند، در جایگاه دومین سریال محبوب شبکه نمایش خانگی قرار گیرند.

این درست که ویژگی مشترک «شهرزاد» و «همگناه» بازی قابل قبول و درخور توجه بازیگران آنهاست اما نباید از یاد برد که طراحی درست شخصیت در کانتکست حوادث و ماجراها می‌تواند هنرپیشه را به درک و تحلیل واقع بینانه‌ای از نقشی که باید بازی کند، رهنمون سازد. در متن فیلمنامه «همگناه» بیننده بی آنکه رودست بخورد و اطلاعاتی عامدانه و بازیگوشانه از وی دریغ شود، هر بار طعم غافلگیری را مزمزه می‌کند و پی به بعد پیچیده‌ای از شخصیت‌هایی می‌برد که کمتر ما به ازای آنها را در فیلم و سریال های دیگری دیده است. گویی که در توافق نانوشته‌ای بازیگران هم قسم شده‌اند که خود را تکرار نکنند و یا آن را سکو و پرشی برای رسیدن به ساحت و جلوه کمتر دیده شده‌ای قرار دهند.

«همگناه» همانند سریال سلف خود «شهرزاد» در روایت پیچیده و غیرخطی عمل نمی‌کند تا هم تدوین‌گر و هم مخاطب را به زحمت و تکلف اندازد. نویسندگان هر دو سریال به مدد شخصیت‌های متنوع و خرده داستانهایی که برای آنها خلق کرده‌اند، آنقدر دست پری دارند که مجبور نباشند برای کم و کسری مواد و مصالح داستانی خود به روایت غیرخطی روی آورند و بی خود و بی جهت داستانشان را کش بدهند.

بازخوردهای مثبت سریال «همگناه» این ادعا را ثابت کرد که همیشه لازم نیست از رو دست سریال‌های غیرایرانی دزدکی نگاه کرد و فرمول آنها را برای گسترش داستان مورد اقتباس قرار داد.

بی آنکه قصد مبالغه در باره «همگناه» داشته باشم و کاستی‌ها انها را ندیده بگیرم می توان ادعا کرد که در مقام مقایسه با سایر سریال‌هایی که طی یک دهه گذشته در نمایش خانگی عرضه شده‌اند، همگناه مستعد و شایسته آن است که عنوان دومین سریال محبوب نمایش خانگی را از آن خود کند.

روزانه های سینمایی را در تلگرام دنبال کنید: http://t.me/cinemadailyir

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید