روزانه های سینمایی
چرا بازی تاخیری؟(۱)

چرا بازی تاخیری؟(۱)

این روزها واقعیات و تحولات در بازار شبکه نمایش خانگی بسیاری از تولید کنندگان محصولات فرهنگی را به سوار شدن بر موجی ترغیب کرده است که تا پیش از این چنین امکانی از آنها سلب شده بود. شرکت ها و موسسات پخش مطبوعاتی در صدد عرضه  مطبوعات و نشریات گوناگون به بازارها و مراکز فروشی غیر از کیوسک های محدود مطبوعاتی هستند. کیوسک هایی که در لابلای انبوه کالاهای ریز و درشتی که در خود جای داده اند، روزنامه و مجله نیز گذاشته اند.! کافی است از ظهر پنجشنبه گذرتان به بعضی از همین دکه ها بیفتد و ببینید که با جمع آوری نشریات موجود چگونه یکباره تغییر ماهیت می دهند و کاربری متفاوتی پیدا می کنند.

چند صباحی است ناشران برنامه های موسیقیایی با قطع امید از مراکز معدود فروش نوار یا لوح فشرده موسیقی، به درک تازه ای از توسعه بازار محصولات فرهنگی نائل آمده اند. بیدار شدن ظرفیت های خفته در شبکه ویدیویی کشور تهیه کنندگان آلبوم های موسیقی را به تطبیق خود با شرایط پدید آمده وادار ساخته است. ساخت آنونس های تصویری برای آلبوم های صوتی و یا سرمایه گذاری برای بازتولید کنسرت های برگزار شده، موجی از آلبوهای تصویری موسیقی را روانه سوپر مارکت ها ساخته است. شروع انفجاری آلبوم رستاک و نایاب شدن آن در نخستین روزهای عرضه در بازار، موتور محرکه ای شد برای انجام تجربیات مشابهی که در روزهای آینده بطور متوالی انتشار عمومی خواهند یافت. از این رهگذر تماشای پوستر و اعلانات تبلیغی تازه ترین آلبوم های خوانندگان کشور در این واحدها به امری عادی بدل شده است.

در پاسخ به نیاز مخاطبان کودک و نوجوان و  برطرف کردن خلا. محسوس بازار در زمینه انیمیشن های جذاب خارجی، چند سالی است موسسات ویدیو رسانه آستین بالا زده اند و دسترسی این گروه سنی را به نسخ پالایش و گزینش شده کارتون های خارجی فراهم ساخته اند. خوشبینم انیمیشن تهران ۱۵۰۰ فتح بابی برای آشتی بیشتر مخاطبان با نمونه کارهای جذاب ایرانی در شبکه گردد و انیمیشن سینمایی جمشید و خورشید نیز تا پایان سال جاری فرصت یابد بخت خود را در این بازار بیازماید.

نیازی به تکرار نیست که زنجیره تولید فیلم های مستقل برای شبکه که متاسفانه در گونه کمدی یا عامه پسند متوقف مانده است، به سرمایه گذاری قابل توجه برای سریال ایرانی گسترش یافت و در اقدامی بی سابقه، پخش نخستین قسمت های دو مجموعه اخیر، بعد تازه ای به شبکه نمایش خانگی کشور بخشید و احتمال اینکه در آینده نزدیک مجموعه های تازه ای جلوی دوربین بروند، زیاد است.

جمعی از سینماگران مستند کشور در اندیشه ارائه پیشنهاداتی جهت برقراری نسبت و رابطه معناداری بین مستندهای پر مخاطب خارجی و مستندهای ارزشمند ایرانی در شبکه هستند (چیزی شبیه نسبت فیلم سینمایی ایرانی و خارجی) تا قصه پرغصه مهجوریت اینگونه آثار به نقطه پایانی نزدیک شود. این عده معتقدند فرصت ایجاد شده شاید بزنگاه خوبی برای اقتصادی شدن فعالیت ها در سینمای مستند باشد و تامین نقدینگی و سرمایه لازم برای تولید کارهای بهتر را محقق سازد.

غیبت بازی سازان

..اما قرار نیست بازی سازان ایرانی در این هنگامه شورانگیز طرفی بربندند و در نگرش سنتی و کلیشه ای خود که نقش و حمایت مستقیم دولت در آن پررنگ است، تجدید نظر کنند؟ در تحلیل های شرکت های تولید کننده کماکان این ترجیع بند دیده و خوانده می شود که تا زمان وفور کپی بازی های جذاب خارجی به بهای نازل در بازار ایران، رغبتی برای خرید تولیدات آنها وجود نخواهد داشت. غافل از اینکه همین قاعده در مورد فیلم و موسیقی هم جاری است و به انحای مختلف دسترسی به محصولاتی از این دست آن هم به ثمن بخس مهیاست. فرایند طولانی پیوستن کشورمان به سازمان تجارت جهانی و الزام ما به رعایت مفاد کنوانسیون برن، قطعا" به این زودی غائله کپی غیر قانونی گیم و فیلم را خاتمه نخواهد داد. شیب حمایت های دولت که اوج آن در دو نهاد بنیاد ملی بازی های رایانه ای و تبیان متجلی است، بعید است به درجه ای برسد که شکوه و گلایه شرکت های بازی ساز را فیصله دهد. چون به دلیل کثرت تقاضا از سوی تهیه کنندگان بازی و  همسو نبودن سلایق و نگرش بعضی از بازی سازان با تفکر حاکم بر این نهادها، همواره فضای بدبینی بین این سازمانها و تیم هایی که امکان جلب مشارکت آنها را نیافته اند، وجود دارد. یادتان هست؛ در یکی از کامنت های پست پیشین، یک بازدید کننده به خاطر نظر مساعدی که در باره بنیاد ابراز کرده بود، با این طعنه نواخته شده بود که حتما" با بنیاد برای انجام کاری به توافق رسیده است.! به عبارتی محدود بودن منابع سرمایه گذار یا حامی؛ شائبه رانت خواری، تملق گویی، چشم پوشی از استقلال رای، بی عدالتی در توزیع امکانات، متهم شدن کارگزاران دولتی به کم سوادی، غرض ورزی و عوارضی از این نوع را به دنبال دارد.

میدانم شرایط و مقتضیات فیلم و موسیقی و حتی انیمیشن با گیم فرق دارد و پیشینیه و قدمت این هنرها سبب نهادینه شدن روابط و مناسبات مربوط بدانها شده است، اما توقف در دایره و سیکل بسته پاره ای از تحلیل ها که کمترین ثمره آن ناامیدی و بخشیدن عطای بازی به لقای آن است و یا به ترک کشور و مهاجرت به دیگر بلادمنجر می شود، ضرورت نواندیشی و خارج شدن از تنگناهای غیر قابل کتمان را یادآور می سازد.

نیاز مخاطب به قصه های تازه

 در یک نکته نباید شک کرد که استقبال مردم از بسیاری محصولاتی که در بازار نمایش خانگی عرضه می شوند و حاضرند برای آن پول پرداخت کنند، بدان خاطر است که طراحان و تهیه کنندگان محصول از همان ابتدای برنامه ریزی تولید به نیاز، میل و مصلحت مخاطب اندیشیده اند و توزیع مناسب و گسترده اثر را هم شان تولید محسوب کرده اند.آیا بازی سازان ایرانی برای خلق قصه فقط باید به سراغ اساطیر باستانی و شاهان بروند و بر فهرست اسامی رستم و گرشاسب و نادر و لطفعلی خان و … نام های دیگری بیفزایند.؟ اگر این شخصیت ها عموما" از سوی سازمان های دولتی سفارش دهنده عنوان شده اند و یا بازی سازان با چنین کاراکترهایی بخت بیشتری برای جلب حمایت مراجع دولتی داشته اند، نمی توان با مطالعه و تحقیق دوباره ای در بین جامعه مخاطبان به شناخت تازه ای از علائق آنها دست یازید و این بار دل صد دله را یک دله کرد و به سودای فتح بازاری که از قبل سخت به آن اندیشیده ایم، عمود خیمه حود را بر زمین سازمان های دولتی استوار نسازیم؟ در سرزمینی که دو ماه از سال خیمه عزای حسین(ع) برپا می شود و شور حسینی چون رستخیزی عظیم بی نفخ صور زمین تا عرش اعظم را در می نوردد، شخصیتی در هیبت مختار ثقفی استقبال از یک بازی رایانه ای به همین نام را در خیل شیفتگان سالار شهیدان تضمین نمی کند؟

در حوزه ادبیات داستانی، فیلم و سریال های سه دهه اخیر چه موضوعات و سوژه هایی پاسخ مناسبی را از خواننده و بیننده دریافت کرده اند؟ تجدید چاپ بسیاری از قصه ها و داستانها بی تردید فقط مرهون حمایت های سازمان های دولتی نبوده است. اگر تلویزیون را استثنا کنیم در سینما با همه گونه های متفاوت آن، رمز و راز توفیق بسیاری از آثار را خارج از رانت های دولتی می توان تبیین نمود و ردپای بازگشت سرمایه تهیه کنندگان و سودآوری آن را تا دستان پر سخاوت تماشاگران دنبال کرد. ادامه دارد

این مطلب به عنوان هشتاد و ششمین یادداشت در سالگرد افتتاح این وبگاه انتشار یافت.                           

 بازتاب :بازی سازان منتظر کمک های دولتی نباشند

           واقعیات در بازار نمایش خانگی بسیاری را به سوار شدن بر موجی ترغیب کرده

          واقعیت های شبکه نمایش خانگی

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید