بعد از ماهنامه همشهری حالا نوبت به نشریه دیگری از گروه مجلات همشهری رسیده است که پرونده مفصلی را برای شبکه نمایش خانگی بگشاید. مجله سینمایی ۲۴ نویسندگان همکار خود را به سمت و سوی نقد و تخطئه تولیدات عامه پسند ویدیویی عرضه شده در شبکه طی ماه های اخیر و سیاست نهفته در پس این اقدام، هدایت کرده است و گویی که در همین مدتها صدها عنوان فیلم سینمایی ایرانی و خارجی و سایر برنامه های متنوع در اختیار علاقه مندان قرار نگرفته است. این مجله از تدبیر تازه ای که برای مهار و کنترل اینگونه آثار به کار گرفته ایم، سخنی به میان نیاورده و از شیب منفی عرضه آنها در چند هفته اخیر به راحتی عبور کرده است. از آنجا که تهیه و تولید مطالب این شماره از ماهنامه به چند هفته قبل از انتشار آن مربوط می شود، لذا خرده ای بر آن نمی توان گرفت.
اما کار بهتر و غافلگیر کننده ای را هم ماهنامه فیلم ترتیب داده است. شماره ۴۱۴ مجله فیلم نقطه آغازی است برای انعکاس بی کم و کاست مجموعه خبرها و گزارش های ماهانه شبکه نمایش خانگی که به نظر می رسد پس از مدت ها هیات محترم تحریریه را واداشته است تا بخش جدیدی را به همین منظور در ماهنامه خواندنی فیلم در نظر گیرند. نکته جالب توجه در این شماره شروع بخش نقد فیلم مجله با فیلم سنتوری است. اثری که این روزها از اکران باز ماند اما در شبکه عرضه شد. روزنامه نگاری هم حسابی جوگیر شده و شبکه ویدیویی را رقیب جدی و جدید تلویزیون دانسته است.! همین سرچراغی برای اینکه خیال دوستان در شبکه های مختلف تلویزیون کلهم اجمعین را راحت کنم، عرض می شود موضوع را جدی نگرفته و حمل بر مزاح بفرمایید.!
تامل در یاداشت ها واظهار نظرات متعددی که این روزها در رسانه های نوشتاری، دیداری و شنیداری در باره محصولات شبکه بازتاب می یابد، گویای قضاوت و نتیجه گیری سریع و آنی نویسندگان و گویندگان هنگام گذر از سوپر مارکت نزدیک منزل یا محل کار آنهاست.! به نظر می رسد تا زمان تاسیس و گسترش واحدهای صنفی مناسب و آبرومند برای فروش محصولات ویدیویی، به سلسله اقدامات ویژه ای برای چیدمان مناسب و عرضه شکیل تر این کالای فرهنگی در مغازه ها نیازمندیم. گفتگو و رایزنی با متخصصان و کارشناسان حوزه پخش و توزیع را در روزهای آتی آغاز می کنیم و بنای نشست و همایشی علمی با حضور دست اندرکاران پخش را خواهیم گذارد. مصاحبه ام با مجله ۲۴ را در صورت تمایل در ادامه بخوانید:
گفتگو با سعید رجبی فروتن
به قدرت تشخیص مخاطب اعتماد دارم
شاهین شجریکهن
سعید رجبی فروتن مدیر کل اداره همکاریهای سمعی و بصری و نمایش خانگی وزارت ارشاد است و به نوعی رییس کل حوزه نمایش خانگی و بازیهای رایانهای محسوب میشود. اگر از سینماگران بپرسید میگویند او یکی از مدیران فرهنگی دلسوز و باتجربه کشورمان است که هر وقت و هر جا که بتواند، گره از کار اهالی هنر و سینما میگشاید و دستاندازهای مسیرهای قانونی را برایشان هموارتر میکند. او یکی از مدیران نوآور وزارت ارشاد است و نقش مهمی در شکلگیری بعضی از اثرگذارترین جریانهای فرهنگی چند سال گذشته داشته است. یکی از حوزههای فعالیت او شبکه نمایش خانگی بوده که تحولات ساختاری چشمگیری را در یکی دو سال اخیر گذرانده و اکنون به یکی از قویترین حوزههای رسانهای کشور تبدیل شده است. با او درباره شبکه ویدئویی، محتوای فیلمها و چشمانداز آینده ویدئو رسانهها گفتوگو کردیم.
برخی از فیلمهایی که وارد شبکه ویدئویی میشوند آثار سخیفی هستند که هم از لحاظ محتوا و هم از لحاظ تکنیک و ساختار سینمایی ضعفهای مشهودی دارند. چه تمهیدی برای کاهش یا توقف تولید اینگونه فیلمها در نظر گرفتهاید؟
تا پیش از این پروانه ساخت این فیلمها را شورای پروانه ساخت ویدئویی(در اداره کل نظارت) صادر میکرد و در زمان صدور پروانه ساخت یک سری تعهدات از سازندگان برای رعایت استانداردهای کیفی اخذ میشد. اما در اغلب موارد سازندگان فیلمها کار خودشان را میکردند و توجهی به توصیه های شورای پروانه ساخت نمی کردند، چون میدانستند که دیگر گذرشان به شورای پروانه ساخت نمیافتد و ضرورتی برای پایبندی به آن تعهدها وجود ندارد. در واقع تا پیش از این ضمانت اجرایی برای رعایت تعهدات مزبور وجود نداشت اما از مدتی پیش مقرر کردیم که سازندگان و صاحبان فیلمها ملزم باشند که پروانه نمایش ویدئویی را نیز از همان شورای پروانه ساخت بگیرند. یعنی در این مورد خاص گذر پوست به دباغخانه بیافتد! به این ترتیب که شورای نمایش خانگی(در ادارکل همکاری های سمعی و بصری) از تهیه کنندگان علاوه بر پروانه ساخت ، پروانه نمایش ویدیویی نیز اخذ می کند. اگر سازندگان فیلمها حداقل استانداردهای کیفی و سینمایی را در چارچوب تعهدهای اولیه رعایت کرده باشند، به فیلم آنها اجازه پخش خانگی داده میشود. ضمناً کار ضعیف و فاقدکیفیت در کارنامه آنها ثبت میشود و در جریان صدور پروانه ساخت فیلمهای بعدی به عنوان امتیاز منفی لحاظ خواهد شد.
قبول دارید که بعضی از فیلمهای ویدئویی حتی از نمونههای سینمایی هم مبتذلتر هستند و ممکن است سلیقه خانوادهها را پایین بیاورند؟
بله ! احساس خطر اهالی سینما را درک میکنم، اما باید بگویم که ابزارهای مدیریتی برای اصلاح و ایجاد تعادل در محصولات شبکه نمایش خانگی وجود دارد و از این بابت نگران نیستیم. در پرداختن به مقوله ابتذال فیلمهای ویدئویی مقداری هم بزرگنمایی شده و دلایل آن را هم به دفعات گفته ام و تکرار می کنم که تهیه کنندگان سینما نباید وقتی تمکین موسسات ویدیو رسانه را در برابر قیمت های پیشنهادی بعضا" نامعقول خود برای واگذاری رایت ویدیویی آثارشان نمی بینند، دچار توهم شوند که لابد سرمایه آنها صرف تولید یا خرید فیلم های ویدیویی نازل می شود.! از سوی دیگر تعداد این آثار در میان حدود ۴۰۰ پروانه صادر شده در سال جاری فقط ۸ عنوان می باشد. جا دارد دوستان دلسوز حساسیت خود را معطوف سینما و کیفیت آثار آن کنند و از آن به عنوان منبع تغذیه اصلی شبکه ویدیویی انتظارات بیشتری را طلب کنند. اطمینان می دهم که این عرصه را محل امنی برای کسانی که صرفا" مقاصد سوداگرانه دارند، قرار نخواهیم داد. همچنین هوشمندی و قدرت تشخیص مخاطب عام را نباید دست کم گرفت و این تصور پدید نیاید که مخاطبان نشسته اند تا ما هر رطب و یابسی را به نام فیلم کمدی به خورد آنها دهیم و دم برنیاورند. خیر.! در شبکه ویدیویی بر خلاف بعضی دیگر از رسانه ها امکان انتخاب آگاهانه برای مخاطب وجود دارد و برای هر فیلمی مردم راضی به پرداخت هزینه نمی شوند.
از یاد نبریم که عرضه فیلم در سوپر و واحدهای صنفی مشابه در کنار محاسنی که دارد، چندان بی عیب و نقص هم نیست . کمترین آن، تحمیل سلیقه جناب مغازه دار برای آرایش ویترین یا چیدمان محصولات مطابق سلیقه و پسند خودش است. کاری که سال هاست حضرات رانندگان اتوبوس های بین شهری با بنده و شمای مسافر می کنند. یک وقت ویرشان می گیرد، اشک مان را برای قصه های سوزناک فیلم های هندی از دیده غلطان کنیم و لابد حالا از به اصطلاح کمدی های دم دستی روده بر شویم.!
به نظر میرسد تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار نمایش خانگی به هم خورده و مردم به قدری برای تماشای محصولات جدید تمایل دارند که تولیدات هرسال جوابگو نیست. آیا به همین دلیل است که شاهد پخش فیلمهای قدیمیتر در شبکه ویدئویی هستیم؟
طبیعی است که زمان پخش بعضی از این فیلمها سودآوری بازار ویدئو رسانهها تا این اندازه بالا نبوده است و حالا خیلی از تهیهکنندهها با پخش دوباره فیلمشان میخواهند از منافع این بازار بهرهمند شوند. در مواردی هم مجوز پخش ویدئویی یک اثر به پایان رسیده و با تمدید آن در زمان کنونی، دوباره در شبکه ویدئویی توزیع شده است. ما هر سال حدود هزار پروانه نمایش ویدئویی صادر میکنیم و احساس نمیکنم در زمینه تعداد یا تنوع آثار کمبودی وجود داشته باشد. شاید بعضی از تهیهکنندهها میخواهند از قافله عقب نمانند و در این بازار پرسود و پرمخاطب سهمی داشته باشند.
به نظر شما اصلیترین دلایل ایجاد این بازار پرسود و پرمخاطب چه بود؟ شبکه نمایش خانگی که زمانی فقط تکملهای کماثر بر اکران فیلمها محسوب میشد چگونه به این میزان سوددهی و اثرگذاری رسید؟
نخستین دلیلش گشایش بازار بود که فقط به ویدئو کلوبهای سنتی بسنده نکردیم و از ظرفیت واحدهای صنفی دیگر مثل سوپرمارکتها، کتاب فروشیها و کیوسکهای مطبوعاتی استفاده کردیم و سپس کاستن از بهای محصولات که امکان خرید ارزان و آسان را برای طیف گستردهای از مردم فراهم کرد.
این اتفاق چگونه روی داد؟ ایده اصلی متعلق به کدام شخص یا نهاد بود؟
حاصل تشریک مساعی اعضای ستادی بود که زیر تابلوی «ستاد مبارزه با محصولات غیرمجاز» مینشستند. این ستاد از مدیر کل سمعی و بصری معاونت سینمایی، مدیرعامل مؤسسه رسانههای تصویری و نمایندگان مراجع قضایی، انتظامی و امنیتی تشکیل میشد و راهکاری که برای مبارزه با قاچاق فیلمهای سینمایی ارائه داد این بود که دسترسی مردم به کالای فرهنگی مجاز را ارزان و آسان کند تا استقبال از کالای قاچاق و غیرمجاز کاهش بیابد. به این ترتیب بهای نسخههای مجاز کاهش یافت و شبکه ویدئویی گستردهتر شد.
نگران نیستید که گسترش شبکه نمایش خانگی پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد؟ مثلاً به سینما لطمه بزند یا مانع توسعه سالنهای سینما شود؟
به نظرم آثار مثبت گسترش ویدئو رسانهها بیشتر بوده است. حق پخش فیلمها افزایش چشمگیری پیدا کرده و دست اندرکاران سینما ترجیح میدهند با خلاصی از هزینههای اکران فیلمشان را مستقیماً وارد شبکه خانگی کنند. در واقع دوره خواب و رکود سرمایه کاهش یافته و به همان نسبت مخاطبان فیلمها نیز بیشتر شدهاند. اگر بخواهیم به سینمایی پویا و کارآمد برسیم باید توسعه متوازن داشته باشیم. قبول دارم که اگر شبکه ویدئویی بیشفعال باشد و بیش از حد گسترش پیدا کند ممکن است به سینما لطمه بزند و حداقل آسیبی که وجود دارد این است که مردم ترجیح میدهند به جای رفتن به سینما در خانه فیلم ببینند که این عادت به نفع سینما نیست. برای توسعه سینما باید توسعه زیر ساخت داشته باشیم و یکی از مشکلات این است که انگیزه سرمایهگذاری بخش خصوصی در بخش ساخت سالنهای سینما وجود ندارد و اهرمهای تشویقی هم تا کنون کارآمد نبودهاند. نهادهای عمومی مثل شهرداری باید ملزم به ساخت زیرساختهای سینمایی باشند و بهرهبرداری را به بخش خصوصی واجد صلاحیت بسپارند.
جمعبندی مشخصی از واکنش سینماگران به گسترش شبکه ویدئویی دارید؟
خوشبختانه واکنشها عموماً مثبت بوده، اما نگرانیهایی هم وجود دارد که معقول و پذیرفتنی است. بیشترین نگرانی درباره افزایش حجم فیلمهای سخیف و تغییر ذائقه مخاطب به سوی آثار کمارزش و مبتذل بوده است. ولی در مجموع اتفاق نظر وجود دارد که گسترش ظرفیتهای شبکه ویدئویی به نفع سینما است. استقبال از فیلمهای خوبی که در سینماها اکران شده و عدم استقبال از آثار سخیفی که در شبکه ویدئویی توزیع میشوند، ثابت میکند که مردم صاحب قوه تشخیص هستند و فیلمهای ضعیف را پس می زنند، چون بسیاری از نهیبهای هشداردهنده را از همین مردم و مخاطبان انبوه خوردهایم و داوری عمومی اغلب مقرون به صحت بوده است. از سوی دیگر سینما و تلویزیون در کشور ما قدمت دارند و تجربه سالها فعالیت در عرصه عمومی پشتوانه تصمیمها و سیاستهای این دو رسانه است، اما شبکه ویدئویی قدمت زیادی ندارد. باید فرصت آزمون و خطا در این عرصه ایجاد شود تا سینماگران موفق به تولید آثاری متناسب با رسانه ویدئو شوند و محصولاتی متفاوت با تلویزیون و سینما تولید کنند.
و آخرین پرسش… چه زمانی از عصر ویدئوسیدی عبور میکنیم؟ اکنون سختافزارهای جدید مثل بلوری در دنیا جا باز کردهاند، اما ما هنوز برای عرضه فیلمها روی دیویدی مشکل داریم و از سیستمهای بیکیفیت ویسیدی استفاده میکنیم که هر فیلم سینمایی را در دو حلقه جای میدهند.
استفاده از دیویدی یک ضرورت انکارناپذیر است و به نظرم تا همین حالا هم به اندازه کافی به تعویق افتاده است. جمعبندی و مطالعه ما نشان میدهد که مانع خاصی وجود ندارد، به شرطی که ما به عنوان سیاستگذار اراده قاطع نشان دهیم تا با رعایت استانداردها و حفظ کیفیت، حداقل فیلمها ی ایرانی روی دیویدی تکثیر و توزیع شوند. پیشاپیش اعلام میکنم که از آغاز سال ۱۳۹۰ ویدیو رسانههای فعال در شبکه خانگی باید از دیویدی استفاده کنند و واحدهای صنعتی آماده تغییر خطوط از ویسیدی به دیویدی باشند. خوشبختانه در این بخش محدودیت نیروی انسانی یا مشکل فنی وجود ندارد و افکار عمومی هم آماده این تغییر است.
اضافه کردن نظر