نهنگ عنبر همه چیزش را مدیون و وامدار بازیگر اصلی اش رضا عطاران است. تصور اینکه کسی دیگر به جز عطاران ایفاگر نقش ارژنگ صنوبر می شد و همین استقبالی که از فیلم در سینما و نمایش خانگی شده است، بازهم تکرار می شد، دشوار است. شاید همین خصلت و یا بهتر است بگوییم نعمت! سبب شده است تا کارگردان پس از شروع خوب و جاندار فیلم، در ادامه زحمت کمتری به خود بدهد و همه چیز را به خلاقیت و اجرای نمکین عطاران بسپارد.
البته انصاف حکم می کند با توجه به کارنامه سامان مقدم در سینما که فیلم های پر فروش در آن کم نیستند، اذعان کنیم که زوج مقدم( بازنویس سناریو- کارگردان) و عطاران(بازیگر) دست به دست هم داده اند تا اثری مفرح خلق شود. در نهنگ عنبر نقش فیلمنامه نویس چندان پررنگ نیست. اجرایی کردن ایده ها توسط مقدم و بازی های عطاران سبب شده است تا فیلم گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. سناریو چفت و بست هوشمندانه ای ندارد و از منطق ریاضی تبعیت نمی کند. قصه تک خطی فیلمنامه، حکم ملات کم مایه ای را دارد که اجزای بنای داستان را به هم چسبانده است.. فیلم از ممیزی آسیب دیده است اما بازهم نمی توان توپ را به زمین ممیزی شوت کرد.
شوخی با خط قرمزهایی که حالا از رهگذر سالها کم رنگ شده اند و کم هزینه هستند، علاوه بر ایجاد موقعیت هایی کمیک، برای خیلی از تماشاگران حکم بیدار کردن خاطرات خفته گذشته و قلقلک دادن آنها را دارد. سال هایی که ویدیو حکم کالای ممنوعه ای را داشت و درون خودروها حکم حریم خصوصی راکبان آنها را نداشت، سهل است هر آن ممکن بود سر چهار راه های شهر، متوقف شوند و زیر ذره بین بازرسی قرار گیرند. شادی های جمعی به فعالیتی زیر زمینی می مانست و سر و وضع ظاهری شهروندان از دید تیز بین محتسبان دور نمی ماند. سال هایی که بروز و ظهور عشق های خیابانی کم هزینه نبود و مانعی در مسیر وصال دلدادگان بود.!
نهنگ عنبر بر چنین بستری استوار است و تفاوت آن با فیلم های دیگری که به جد یا هزل هنجارهای جامعه بسته سال های دور را دستمایه قرار داده اند، در آن است که نه تنها نقاط قوت همه آنها را یکجا دارد بلکه متکی به بازیگری است که قادر است بعد تازه ای به موقعیت ها بدهد و بازآفرینی خلاقه ای از آنها ارائه دهد.
نهنگ عنبر تازه ترین محصول گلرنگ رسانه در پیشخوان های نسبتاً شلوغ این روزها، جذابیت های خود را دارد و بی تردید در سایه دیگر فیلم های عرضه شده قرار نمی گیرد.
اضافه کردن نظر