روزانه های سینمایی
تاملات خانه نشینی

تاملات خانه نشینی

 روزها و ساعاتی که به اجبار تقویم و یا فراغت از کار، خانه نشین می شوی و فرصت و حوصله بیشتری برای زل زدن به جعبه جادو به دست می آید، گاه نتایج شگفت انگیزی رقم می خورد که بعضا از خود برنامه پخش شده بیشتر اسباب سرور و یا تامل را به همراه دارد. چند نمونه را عرض می کنم تا مطلب بهتر دستگیرتان شود:

-در برنامه مشاعره دل خوش به این بودیم که جوانان و نوجوانان با شعر و ادب فارسی انس و الفتی به هم زده اند و شهد ادبیات کهن را چشیده اند. وقتی نوجوانی را می دیدیم که پی در پی و بی تانی در جواب رقیب از خرمن محفوظاتش شعر تری می خواند و صفای تازه ای به برنامه می بخشد، احساس غرور می کردیم از اینکه سرگرمی های عصر جدید فرزندان میهن را از جذابیت های فکری و ذوقی آن هم از جنس ادب و فرهنگ دور نساخته است. اما از قضا در برنامه ای مجری از شرکت کنندگان می خواست معنا یا معادلی فارسی برای کلماتی که نوعاً عربی بوده و البته در زبان روزمره رایج شده اند، بگویند. مثلاً کلمه ای معادل جلسه.

بهت و ناتوانی شرکت کنندگان در برابر پرسش هایی چنین ساده نشان داد که گاه برداشت و قضاوت ما از پاره ای شواهد ممکن است عیناً با آنچه که در واقعیت جاری است، همخوانی نداشته باشد. عارضه حفظ طوطی وار و مطالعات سطحی و تکنیک های مطالعه و تندخوانی که موسسات کنکور به خورد کودکان و نوجوانان کشور داده اند، حالا در برنامه ای نظیر؛ مشاعره خودش را نشان می دهد و باید خدا را شاکر باشیم که مجری آبروداری می کند و معنا و کنایات اشعار را شرکت کنندگان نمی پرسد.

در شبکه نسیم گزارشگر در پیاده روهای شهر از هموطنان جان ادامه این ضرب المثل را می پرسد؛ آسه برو آسه بیا…

جواب می شنویم: که گربه نیشت نزنه؟! که گاوه شاخت نزنه؟ و جواب های مضحک و غلط دیگر

-شبکه ۴ سیما در حال پخش برنامه “درسهای سینما” است. اسفندیار شهیدی در مقام استادی که ۳۵ سال به کار تدریس اشتغال دارد، خستگی ناپذیر مباحث مربوط به فیلمبرداری را به خوبی تشریح می کند. دو دوربین همزمان کلاس را پوشش می دهند. در دقایقی ممتد؛ گویی که کسی پشت دوربین ها نیست، دو دوربین تصاویر تار و غیر فوکوس ضبط کرده و حالا همان تصاویر روی آنتن رفته اند.!

-در بخش های خبری می شنویم برج ۳۶ طبقه بنیاد علوی در منهتن نیویورک به حکم یک دادگاه محلی در آستانه مصادره قرار گرفته است. قرار شده است در صورت ضبط این آسمانخراش که پیش از انقلاب به نام بنیاد پهلوی فعالیت داشته و سپس در زمره دارایی های جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است، مبالغی به خانواده های قربانیان حوادث تروریستی در پایگاه نظامیان آمریکایی در لبنان و عربستان پرداخت شود. رسانه ملی هیچ اطلاعات تکمیلی در باره برج علوی، تاریخچه و جنبه های حقوقی موضوع ارائه نمی کند. خبرنگار مستقر در نیویورک نیز چیزی در چنته ندارد. بیننده کنجکاوی مثل من باید به سراغ منابع دیگری برود.

-اتوبوسی درون شهری در یک بزرگراه به پهلو غش می کند و ۸ سرنشین بیگناه را به جای مقصد، راهی دیار باقی می کند. آن هم در روز روشن! کارشناس راهنمایی و رانندگی چنان با تعجب در باره اتاق ضعیف اتوبوس و سبک بودن و ناایمن بودن اسکلت اتوبوس صحبت می کند که گویی خودرو در سیاره دیگری طراحی و تولید شده و صبح روز حادثه تصادفاً مرکب مرگ مسافرانش شده است.

گزارشگر تلویزیون نگفت؛ ببخشید جناب سرهنگ اطلاعات شما در باره کیفیت یک خودوری عمومی که نباید به اندازه آگاهی شهروندان عادی باشد. ناسلامتی شماره گذاری اتوبوس به دست شما انجام شده است.!

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید