سری چهارم “شوخی کردم” تحت عنوان سلامت و قسمت دوازدهم “شاهگوش” تصادفاً همزمان بهتر از قسمت های گذشته هستند و بد از آب درنیامده اند. در “شاهگوش” با وجود آنکه پرسوناژ جدیدی به صحنه داستان وارد شده است، شخصیت های قبلی گویی تلنگری را دریافت کرده باشند، به اتفاق موقعیت های خوبی را خلق می کنند. بار قسمت اخیر بر روی دوش پرسنل کلانتری ملت است و خبری از کاراکترهایی که جز تکرار مکررات حرف تازه ای برای گفتن نداشتند، نیست. منظورم شخصی هایی مثل گلاب و بچه هایش، امیر علی و باباش و … است. در این قسمت بعد از آنکه همسر یک متهم بازداشتی با بازی الهام پاوه نژاد مسئولان کلانتری را به شکایت تهدید می کند و مصرف مواد مخدر در بازداشتگاه را دلیل بی کفایتی رییس و کارکنان کلانتری می داند، سرگرد خفته پا را در یک کفش می کند و مصمم می شود تا به قول خودش دلیل نشتی کلانتری را پیدا کند و دریابد چه کسی و چگونه مواد مخدر ا به بازداشتگاه کلانتری رسانده است. تنش و کشمکش ناشی از این امر، برکه آرام شاهگوش را بعد مدتها دستخوش ناآرامی می کند و فضای دلچسب تری را برای بیننده به ارمغان می آورد.
شخصیت جدید در قسمت دوازدهم یکی از درجه داران کلانتری ملت است که شامه و حس بویایی قوی ای دارد. نام او پنج دری است و بعد مدتها خدا به او و همسرش ۵ قلو داده است.!
قسمت دوازدهم “شاهگوش” بار دیگر ضرورت سوخت رسانی به موتور داستان سریال را یادآور می شود. سوختی از نوع درام که اگر به موقع رسانده نشود، باعث قطع ارتباط مخاطب با مجموعه خواهد شد.
سرمایه گذاران “شوخی کردم” از ابتدا کاری به مراتب سخت از همکارانشان در سریال رقیب داشتند، آنها از ابتدا بی مدد داستان واحد و یکپارچه بنای کار را بر مجموعه ای آیتمیک گذاشتند. قالبی که در سال های اولیه دهه هفتاد در تلویزیون ایران با نوروز ۷۲، پرواز ۵۷ شروع و اوج آن در ساعت خوش نمایان شد و تا این اواخر که مجموعه خنده بازار به روی آنتن رفته بود، کجدار و مریز به عنوان یکی از قالب های شناخته شده برای ساخت برنامه ای طنز و کمیک مورد توجه و استفاده بود. در چنین مجموعه هایی به فراخور علائق و سلیقه بینندگان قضاوت در باره کیفیت آیتم ها متفاوت است. عده ای آیتم هایی را ترجیح داده و بعضی نیز آیتم های دیگری را می پسندند. در مثل می گویند:
متاع کفر و دین بی مشتری نیست گروهی این گروهی آن پسندند.
در شبکه های اجتماعی و سایت رسمی مجموعه اختلاف نظر کاربران به عینه پیداست و فی الواقع بعد از ارایه چهار سری از مجموعه موافقان و مخالفان هر یک حرف خود را می زنند. در ادامه نگارنده نیز بنا بر طبع و سلیقه خود از آیتم هایی یاد می کند که از گوهر طنز برخوردار بوده و نکات عمیق و به روزی در آنها دیده است. در سری چهارم مادی گرایی و پولکی بودن و بی مسئولیتی بعضی از اعضای جامعه شریف پزشکی، پرستاری، بیمارستانی و دارو سازی کشور مورد نقد و انتقاد قرار گرفته اند. در سالیان اخیر به واسطه تحریم های اقتصادی تحمیلی بر دولت و ملت، تنگناهای بخش سلامت و درمان کشور از جمله هزینه های کمرشکن آن بیشتر خود را نمایانده است و فشارهای روانی مضاعفی را بر بیماران و همراهان آنها وارد کرده است، سوء استفاده فرصت طلبان و زراندوزان در معرکه بهداشت و درمان واقعیت تلخی است که کسی را یارای انکار آن نیست. در شوخی کردم و در آیتم هایی نظیر؛
داروخانه با بازی درخشان انصاری، گفتگوی خبری با حضور مهران مدیری به عنوان مهمان برنامه و بدل از یک شخصیت اجرایی در بخش درمان، حاکمیت روابط نسبی و سببی در ارائه خدمات درمانی با بازی و چهره پردازی خوب رضا شفیعی جم در چند نقش مختلف و بیژن بنفشه خواه، اتاق عمل و داروی بیهوشی چینی، اورژانس بیمارستان و ویزیت و سرکشی پزشکان مختلف بر بالین یک بیمار، آیتم همیشه خوب بازجویی از متهم با بازی مهران غفوریان و بالاخره مطب و ویزیت جراح پلاستیک با بازی خانم الیکا عبدالرزاقی، عمق گرفتاری های ریز و درشت سلامت و درمان کشور را به شکل گیرا و ملیحی به نمایش می گذارند.
در قسمت اخیر مجموعه معلوم نیست که چرا برخلاف رویه حاکم بر برنامه نوازندگان ساز های موسیقی بعضاً در بیمارستان و ملبس به جامه سفید هنرنمایی کرده و قطعاتی را اجرا می کنند!. یکی از نقاط ضعف “شوخی کردم” به کیفیت نگارش بعضی از آیتم ها مربوط می شود که در اصل اگر نگوییم رادیویی بیشتر نوشتاری و مطبوعاتی هستند. مجلس شعر خوانی با بازی مدیری یکی از مصادیق چنین بخش غیر جذابی به زعم نگارنده است و پتانسیل اجرایی و صحنه ای خوبی ندارد.
اضافه کردن نظر