روزانه های سینمایی
خب حرفمو پس می گیرم!

خب حرفمو پس می گیرم!

همه حرف این بود که به سریال سازی برای شبکه نمایش خانگی نمره قابل قبولی نمی دهم. مجله هفتگی مثلث در شبی که ریزش باران رحمت الهی آسمان شهر را پاکیزه می ساخت و من ساعت ها در ترافیک گرفتار بودم ، گفتگویی را بصورت تلفنی ترتیب داد و حاصلش ارزیابی من از وضعیت سریال های ایرانی در شبکه بود.
آقای فروتن ! آیا پخش سریال را از طریق شبکه نمایش خانگی یک فرصت می دانید؟
● عرضه سریال از طریق شبکه نمایش خانگی یک فرصت و امری کاملاً معمول و رایج در همه کشورهاست . در ایران ، سریال ها و مجموعه های دنباله دار مانند سایر محصولات تصویری در سید نمایش خانگی قرار می گیرند ، اما تفاوتی که ما با دیگر کشورها داریم این است که سریال های تلویزیونی در آن کشورها بعد از پخش در شبکه های تلویزیونی در شبکه های ویدیویی بازپخش میشوند تا رنگ ماندگاری به خود بگیرند و کسانی که می خواخند این آثار را حفظ کنند یا با بازبینی چند باره آنها به نکات ظریفی پی ببرند ، این مجموعه ها را در تیراژ محدود به شکل بازپخش از طریق شبکه ویدیویی تهیه کنند . در کشور ما به نظر می آید ، تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی ، بیشتر واکنشی در برابر این مسأله است که ایران تلویزیون خصوصی ندارد ، بنابر این یگانه رسانه ملی و تلویزیونی که تحت حاکمیت رسمی است، نمی تواند پاسخگوی تمام سلایق و نگرش های فیلمسازان یا سریال سازان ایرانی باشد.

سریال (قلب یخی) نخستین سریالی است که انحصار تلویزیون را در نمایش سریال ها شکست و از طریق شبکه نمایش خانگی عرضه شد . اکنون تجربه تولید و پخش این سریال را در آغاز ارائه فصل دوم آن چطور ارزیابی می کنید؟   
● در مجموع ، تجربه سریال سازی برای شبکه نمایش خانگی را موفق ارزیابی نمی کنم؛ به دلیل وقفه های خواسته با ناخواسته ای که برای عرضه و توزیع قسمت های آماده شده به شبکه پدید آمد و سبب قطع ارتباط برخی مخاطبان با این مجموعه ها شد. گاهی تماشاگران با توجه به وقفه های نسبتاً طولانی که در پخش قسمت های مختلف رخ می دهد ، از پیگیری داستان سریال منصرف می شوند. این مساله درباره (قلب یخی) و (قهوه تلخ) وجوددارد. اگر چه قسمت های اول این سریال ها به هر شکلی به شبکه نمایش خانگی وارد شد، اما فاصله ای که بین دو فصل پدید آمد و توقف هایی که در پروسه تولید ، آماده سازی و عرضه این کارها پدید آمده است ، از ریتم و آهنگ لازم برای تداوم حس مخاطب با این مجموعه ها کاست و باعث شد نتوانیم نمره قابل قبولی را به این دو سریال بدهیم.
بنابراین از دیدگاه شما این سریالها به تدریج بخش از مخاطبان اولیه خود را در قسمت های بعدی از دست داده اند؟
● بله ؛ کاهش تیراژ این سریال ها که هر چه جلوتر می آییم شیب منفی دارد ، این مساله را  نشان می دهد که قطع و وصل شدن ها ، باعث ریزش و کاهش تعداد تماشاگران شده است.

شما به وجود مشکل در تولید و توزیع سریال ها اشاره کردید . این مساله را بازتر کنید و توضیح دهید که مشکل این نوع سریال ها چیست؟
● یکی از مشکلات عدیده ای که این سریال ها، دارند این است که بر خلاف کالاهای مصرفی که از گذشته های دور تا کنون شبکه های حرفه ای و مویرگی توزیع و پخش داشته اند، سامانه های فروش کالا کاملاً شناخته  شده بوده و رابطه و مناسبات تعریف شده و نهادینه ای بین شبکه های توزیع و نقاط فروش وجود دارد، در شبکه نمایش خانگی به دلیل جوان بودن و اینکه معمولاً محصولات این شبکه در فروشگاه های سنمتی عرضه محصولات فرهنگی یا همان ویدئو کلوپ ها توزیع می شد ، حالا که بازار عرضه گسترده شده است، به زمان نیاز داریم تا شبکه به انسجام، یکپارچگی و سراسری در این حوزه دست یابد. شاهد کلام من این است که هر دو سریال (قلب یخی) و (قهوه تلخ) چند بار شرکت ها و موسسه های پخش و توزیع خود را تغییر داده اند.  

دقیقا ما هم برای پیدا کردن مسئول شرکت توزیع سریال قلب یخی با مشکل روبرو شدیم.
●  این مساله به این معنی است که تهیه کنندگان و سرمایه گذاران این سریال ها از همکاری با شرکت های پخش و توزیع رضایت کامل ندارند و مدام به سراغ ظرفیت دیگر شرکت های پخش می روند. از سوی دیگر واحدهای صنعتی تکثیر لوح فشرده برای تولید محصول در تیراژ بالا آمادگی کافی ندارند و گاهی یک عنوان محصول همزمان در چند واحد تکثیر لوح فشردع تکثیر شده است . این امر همراه خود خطرهایی را مانند سرقت محصول را بدنبال دارد و می تواند به این سرمایه گذاری ها آسیب وارد کند.

مشکلاتی که به آنها اشاره کردید به بخش توزیع مربوط بود در حوزه تولید سریال ها توسط بخش خصوصی چه مشکلاتی وجود دارد؟
● این مشکلات در حوزه تولید کمتر بوده اند. چون وقتی آثار از اداره کل ارزشیابی و نظارت پروانه ساخت می گیرند، مانند دیگر آثار سینمایی و تلویزیونی برای تولید برنامه ریزی شده و بر اساس آن کار شروع می گردد. در فصل اول سریال «قلب یخی» چون نگارش همزمان با تولید بود و گروه سازنده مجبور بود چند لوکیشن را همزمان نگه دارد هزینه های تولید بالا رفت. از سوی دیگر چون آنها مجبور بودند بازیگران سریال را حفظ کنند هر چند ممکن بود یک بازیگر هفته ها مقابل دوربین نرود اما دستمزد او پرداخت می شد.
این مسائل هزینه های مضاعف تولید را در فصل اول سریال «قلب یخی» سبب شد. البته در فاصله بین فصل اول و دوم این سریال فیلمنامه به شکل کامل نوشته شد بعد با برنامه ریزی تولید صحنه های مربوط به یک لوکیشن یکجا گرفته شد. این تجربه در سریال «قلب یخی» گرانبار بود. در نهایت این تجدید نظر سبب شد در هزینه های تولید صرفه جویی شود.

این روند در ساخت فیلم ها هم دنبال می شود ؟ چرا در فصل نخست سریال (قلب یخی) تولید قسمت به قسمت پیش می رفت و این کار چه محاسنی داشت؟
● آنهااحتمالا" می خواستند به تبعیت از مجموعه های ۹۰ شبی تلویزیون واکنش ها و بازخوردهای سریال را نزد مخاطبان ببینند تا در صورت نیاز ، پیچ و خم هایی به داستان بدهند. این کار برای سریال های پرمخاطب جهانی مانند لاست۹ هم اجرا شد و زمان تولید و عرضه آن سریال در شبکه تلویزیونی مربوطه خیلی فاصله نداشت ، حتی برای بازیگران هم پایان کار مشخص نبود . البته این مثال ، قیاس مع الفارقی است، چون در کشور آمریکا، مناسبات کاملاً حرفه ای بر عرصه فیلمسازی و سریال سازی حاکم است؛ اغلب صحنه های در محیط های استودیویی ضبط می شوند. به هر حال تجربه نشان داد که آن الگو برای کشور ما، الگوی موفق نیست.
کمبود سرمایه برای ساخت سریال توسط پخش خصوصی چه تأثیری بر کیفیت اثر دارد؟
●چون بخش خصوصی در عرصه های سینما و تلویزیون بودجه محدودی دارد اگر حامی مالی وجود نداشته باشد، کار مشکل تر است و سبب می شود در کیفیت کار تأثیر منفی بگذارد. باید از نیت و اقدام سرمایه گذاران بخش خصوصی برای تولید سریال در شبکه نمایش خانگی به احترام یاد کنیم ، چون دست اندرکاران هر دو سریال برای احترام به مخاطب ، فصل اول را به پایان رساندند و برای فصل دوم نیز (قلب یخی ) جلوتر از (قهوه تلخ) کار را به سرانجام نزدیک کرده است

سریالهای خارجی که عموماً روی آنها سرمایه گذازی کلانی شده و کیفیت فیلم سازی بالایی دارند، بسیار ارزان در اختیار مخاطبان ایرانی قرار می گیرند. سریال های ایرانی تولید شده توسط بخش خصوصی چقدر در رقابت با آنها موفق بوده اند؟
● در رقابت سریال های داخلی با سریال های خارجی، یک مزیت نسبی که تولیدات ایرانی دارند، بحث داستان ها، فرهنگ و هویت ملی ماست، به خصوص اگر زبان فارسی را هم اضافه کنیم.اما اگر به هر دلیلی، کیفیت لازم در سریال های ایرانی دیده نشود، مخاطب با توجه به اینکه تقریباً مرز بین رسانه های ارتباطی در حال برداشته شدن است، برای خود این حق را قائل است، زمانی را که می خواهد برای تماشای یک فیلم یا سریال بگذارد، آن را به کیفی ترین محصول تصویری اختصاص دهد که می تواند با علایق او سازگار باشد.

بنابر این از نظر شما، در شرایط کنونی که در زمنیه ساخت سریال برای عرضه در شبکه نمایش خانگی در ابتدای راه هستیم، نمی توان در این باره جمع بندی و نتیجه گیری داشت؟
● بله؛ نباید ادعای زیادی داشته باشیم، چون چند تجربه زیادی نداریم.البته نمی توان رقابتی بین این دو تعریف کرد، چون ما از شبکه ویدئویی صحبت می کنیم و آن سریال هااز شبکه های تلویزیونی پخش می شوند و کسانی که یه ماهواره دسترسی ندارند، ممکن است نسخه های زیر نویس یا دوبله شده را از شبکه های زیر زمینی تهیه کنند . اگر  سریال های صدا و سیما را با سریال های خارجی مقایسه کنید، منطقی تر است.

پخش سریالی مانند "قلب یخی" از شبکه های ماهواره ای یا فروش کپی های غیرمجاز از اینگونه سریال ها از ● جمله مشکلاتی است که این بخش با آنها روبه روست. برای حل این مسائل چه راه هایی را پیشنهاد  می کنید؟
د
ر مصوبات شورای عالی سینمای کشور، اعتباری را برای مصونیت کارها در خارج از کشور اختصاص داده اند و دولت برای ثبت کپی رایت آثار ایرانی اعم از سینمایی یا تولیدات شبکه نمایش خانگی اعتباری پیش بینی کرده است.

این رقم کمک است یا بیشتر هزینه توسط دولت پرداخت می شود؟
● این رقم، کمک است و تلاش می شود به تهیه کنندگان هزینه زیادی تحمیل نشود. اگز این اعتبارات مصوب اختصاص یابد، می تواند حصار امنیتی را برای آثار ایجاد کند و مانند حالا، شاهد پخش بی رویه و غیر قانونی آثار ایرانی از شبکه های تلویزیون ماهواره ای فارسی زبان نباشم.

ساخت دو سریال "قلب یخی" و "قهوه تلخ" با سختی ها و مشکلات مختلفی همراه بوده است. با توجه به این امر، آیا چشم انداز به گونه ای هست که دیگر کارگردان ها نیز به حوزه ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی وارد شوند؟
● به جرات می گویم که بسیاری از تهیه کنندگان سینما و یا کسانی که همزمان در تلویزیون هم کار می کنند، کنجکاوانه و مشتاقانه در حال رصد و تجزیه و تحلیل نتایج تولید و عرضه این دو سریال شبکه نمایش خانگی هستند و اگر توفیقاتی را برای این دو سریال ببیند، مطئمناً آنها هم انگیزه و اشتیاق لازم را برای تجربه کردن دراین حوزه خواهند داشت و در صف سریال سازان شبکه نمایش خانگی قرار می گیرند.اما اگر آنها هم مانند من به این نتیجه رسیده باشند که تا این لحظه نمره قابل قبولی به سریال سازی نمی توان داد، ممکن است برای همیشه از ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی انصراف بدهند.

برای کارگردانی که در تلویزیون سریال می سازد ، ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی چه جذابیتی دارد ؟ آیا بحث وجود ممیزی سختگیرانه تر در تلویزیون برای سریال سازان مطرح است ؟   
● علاوه بر بحث ممیزی که قدری فضا بازتر ومتفاوت تر است ، اگر آنها در زمینه پخش و توزیع با مهندسی و تدبیر عمل کنند ، ممکن است عواید و درآمد شان بیشتر از تلویزیون باشد . به هر حال در آمد اقتصادی از جمله ویژگی های شبکه نمایش خانگی نسبت به تلویزیون است.

 

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید