تیم سازنده مجموعه "شبکه کودک عموپورنگ" این هوشیاری را داشتند تا تولید و توزیع برنامه اشان را در شبکه نمایش خانگی زمانی آغاز کنند که روابط شان با تلویزیون موقتاً شکر آب شده بود. آنها باید تا زمان آب شدن یخ روابط شان با جام جم نشینان، از یاد و خاطر فوج بینندگان خود نمی رفتند و با اردو زدن در یک رسانه رقیب، به مدیران سیما پیغام می دادند که مجبور نیستند تن به هر شرایطی که تلویزیون اعلام می کند، بدهند.
تاکتیک تهیه کننده برنامه های عمو پورنگ خیلی زود جواب داد و دوباره برای بازگشت آنها به استودیوی شبکه دوم تلویزیون فرش قرمز پهن شد. در فاصله قهر و ناز عمو پورنگ مراکز عرضه و فروش ویدیو یک تنه کوشیدند تا جای خالی تلویزیون را پر کنند و هر دو هفته یکبار قسمت تازه ای را به جمعیت کودک و نوجوان کشور هدیه کنند.
حکایت تیم تولید برنامه "فیتیله ایها" چیز دیگری بود. با اینکه خانه اصلی آنها هم انتهای خیابان الوند و شبکه دوم سیما بود ولی مسیر آنها الزاماً از همان راهی نمی رفت که عموپورنگ رفته بود.
"فیتیله ایها" زمانی با تلویزیون به توافق رسیدند که غیر از یک قسمت از برنامه ای که اختصاصاً برای نمایش خانگی طراحی و تولید کرده و توزیع شده بود، سایر قسمت ها روی دست شان مانده بود.
اختلاف نظر آنها با شرکت پخش کننده محصول ویدیویی، توزیع کالا را یکی دو سالی عقب انداخت تا اینکه سرانجام طلسم شکسته شد و شرکت دیگری از چند روز قبل همزمان با پخش برنامه گروه در تلویزیون، به توزیع گسترده برنامه در سراسر کشور اقدام کرد.
علی القاعده اینگونه کالاهایی که مشابه رایگانش در سیما قابل دسترس است، نباید بازار و پخش گرمی در شبکه ویدیویی داشته باشد مگر آنکه خلاصی از یک کابوس سه ساله برای سرمایه گذاران و اثر روانی آن، بیش از سود احتمالی آن اهمیت داشته باشد!
اضافه کردن نظر