روزنامه بهار– کارگردانان سینمای ایران بنا بر شکل، نحوه ارائه و میزان تاثیرگذاری آن، نمایش خانگی را رقیب سینما نمیدانند. با آنکه این روزها نمایش خانگی در ایران گسترش یافته است و مردم گاهی از این فیلمها استقبال زیادی میکنند اما همچنان این باور وجود دارد که سینما یک مدیوم بیرقیب است، البته در ایران به دلیل برخی از محدودیتها گاهی دیده میشود که نمایش خانگی یا رسانههای دیگر جاذبه سینما را کمرنگتر میسازند.
سینما بدون رقیب
منیژه حکمت، بر این باور است که نمایش خانگی نمیتواند رقیب سینما باشد، هر چند این روزها به این سینما و اهالی سینما بیاحترامی میشود و حرمت اهالیاش نگه داشته نمیشود. او میافزاید: سینما جایگاه و تعریف و مشغله خودش را دارد. حکمت با توجه به شرایط برهمریخته فرهنگی معتقد است که این روزها هر چیزی رقیب سینما شده است، از روزنامهها گرفته تا نهادها و ارگانها که به خودشان اجازه میدهند هر نوع اظهارنظری را درباره سینما و اهالی آن منتشر کنند. به همین خاطر سینما با سوءقصد مواجه شده است اما در تعریف درست فرهنگی و هنری هیچ رقابتی با سینما نیست بلکه سینما رقیب تکتازی است که همچنان از جایگاه مقتدرانهای برخوردار است. در این فضای مخدوش الان رقیب هر چیزی در جامعه ماهوارهها شدهاند و سلطان بیمثال ماهواره هم حریم سلطان است که باید از مدیران فرهنگی پرسید که چرا فکری به حال این رقیب بیمثال نمیکنند و نمیتوانند در برابرش تعریفی بدهند. چرا باید حریم سلطان رقیب فرهنگ ایران شده باشد، این دیگر تنها پاسخ مدیران فرهنگی را میطلبد.
نمیتواند رقیب باشد
محمدعلی نجفی، کارگردان گزارش یک قتل، نمایش خانگی را رقیب سینما نمیداند و میگوید نمیتواند هم رقیب باشد چون فضای سینما، پرده سینما و تشخص سینما امری متفاوت با نمایش خانگی است. او فضای سینما و رفتن به سینما را برای خودش مناسکی میداند. سینما رفتن، یک انتخاب است اما در خانه فیلم دیدن از چنین حسی برخوردار نیست. در خانه تماشاگر وقتی از فیلم خوشش نیاید دیگر آن را نمیبیند و وسط فیلم امکان دارد با تلفن حرف بزند. اما در سینما هر فرد با جمع ناشناخته به دیدن یک فیلم میرود و پس از آن امکان صحبت کردن هست و این نکته در شبهای شلوغ جشنوارههای فیلم کاملا مشهود است. نجفی محدودیتهای موضوعی و سانسور را از جمله عواملی میداند که مانع از دیدن هر فیلمی بهطور کامل بر پرده سینما میشود، و اگر در ایران هم این موانع نباشد، آن وقت هر کسی به دلخواه خود ترجیح میدهد فیلم مورد نظرش را بر پرده عریض ببیند. او همچنین یادآور میشود که اگر سینما به موضوعات و مسائل خاص مردم بپردازد و مساله روز را مطرح کند آن وقت میتواند رقیب نداشته باشد. نجفی از «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی مثال میزند که با استقبال شدید مردم ایران روبهرو شد و چنین عکسالعملی بیانگر آن است که مردم نیاز دارند تا جامعه خود را بر پرده سینما ببینند. نجفی در پایان میافزاید که مردم ترجیح میدهند در همه حال فیلم را بر پرده ببینند اما در ایران امروز برخی از محدودیتها بازار نمایش خانگی را هم رونق بخشیده است.
فیلم با کیفیت پایین و عرصه رقابت
ابراهیم وحیدزاده، کارگردان، زمانی نمایش خانگی را رقیب سینما میداند که فیلم در سینما با کیفیت نامطلوب تصویر و صدا همراه باشد. همچنین اگر پذیرایی از تماشاگر در سطح پایین باشد، آن وقت تماشاگر ترجیح میدهد آن فیلم را در شرایط بهتر و در خانهاش ببیند. به همین خاطر این ماجرا خود باعث ایجاد بازار و رقابتی علیه سینما خواهد شد.او همچنین به اتفاق دیگری اشاره میکند که تا حد زیادی این رقابت را به نفع فیلم سینمایی میبیند چرا که این روزها آنقدر فیلمهای ویدئویی با کیفیت پایین تولید میشود که به تدریج تماشاگر را پس میزند.
کیفیت نازل فیلمهای ویدئویی کمکم احساس دلزدگی را در مخاطبانش ایجاد کرده و این بیاعتمادی باز هم نگاه و توجه به تولیدات سینمایی یا رفتن به سینما را بارزتر میکند.
این کارگردان به این موضوع اشاره میکند که قبلا برای تکثیر و فروش فیلمهای سینمایی، شرکتهای نمایش خانگی حداقل مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را پرداخت میکردند که این خود جوابگوی بخش عمدهای از هزینههای فیلم میشد. اما الان با توجه به تکثیر بیرویه، اگر ۳۰۰میلیون تومان هم این شرکتها پرداخت کنند، تهیهکنندههای فیلم فکر میکنند که در فروش فیلمشان خیلی موفق بودهاند. وحیدزاده تاکید میکند که فیلم سینمایی باید با کیفیت مطلوب صدا و تصویر پخش شود و وقت رفتن به سینما همانند یک جشن و میهمانی باید باشکوه برگزار شود، و این جشن بودن باعث جذب تماشاگر خواهد شد و اگر قرار باشد تماشاگر عذاب ببیند و دست به عصا برود و بیاید و مشکلاتی را تحمل کند، این خود به تدریج مانع از سینما رفتن خواهد شد. این فیلمساز محتوا و شکل فیلم را بااهمیت میداند چراکه برای مردم خیلی اهمیت دارد که مسائل و مشکلات خودشان را روی پرده ببینند چرا که دیدن چهره و هنرپیشه با دیدن یک یا دو فیلم کفایت میکند اما تماشاگر برای دیدن حرف نو به سینما میرود و طبیعتا اگر حرفی روی پرده نباشد، او هم پایش را پس میکشد.
او همچنین یادآور میشود که ژانرها و شکلهای تصویری نیز در جذب مخاطب موثرند و به قیاس معالفارق رستوران با سینما اشاره میکند. اگر یک رستوران فقط یک نوع غذا ارائه کند نسبت به رستورانی که چند نوع غذا سرو میکند، از جذابیت پایینتری برخوردار است. بنابراین باید در ژانرهای مختلف تولیدات سینمایی در اختیار مخاطبانش قرار بگیرد.
صفهای خالی
شاید سینما به دلیل ضعفها و آسیبهای مدیریتی لطمه دیده و فشارهایی مانع از تولیدات برتر شده باشد، همین کمبود فیلمها فضای نمایش خانگی را بارورتر ساخته است. برای عبور از بحران باید فضا را بارزتر کرد و امیدوارانه تولیدات متناسب با مخاطب خاص و نگاه مردم را عرضه کرد وگرنه از صفهای طویل سینماها دیگر خبری نخواهد بود.
اضافه کردن نظر