قفس طلایی از آن دست فیلم هایی است که اتفاقاً برای تماشا در قاب نمایشگرهای خانگی مناسب است. اگر قصه و نوع کارگردانی فیلم برای تماشاگران سینما چندان دندان گیر نبوده باشد و اکران عمومی فیلم پاسخ دلگرم کننده ای را به تیم سازنده نداده است، در نمایش خانگی می توان به ارتباط داستان فیلم با خانواده ها امید داشت.
مضامینی مثل دوری والدین از فرزندان به دیار غربت رفته، مهاجرت جوانها به خارج، برآورده نشدن آمال و آرزوهای پدر ومادرها برای ادامه تحصیل بچه ها در رشته هایی که آنها دوست دارند، موضوعات ملموسی برای بسیاری از خانواده هایی هستند که در این سالها با چنین مسائلی دست و پنجه نرم کرده اند.
محمد زرین دست نخستین کارگردانی است که پس از انقلاب اسلامی با توجه به اجازه اقامتش در آمریکا، توانسته است فیلمی ایرانی را در آمریکا تصویر برداری کند و فارغ از مناسبات معمول در دنیای سیاست، قصه ای خانوادگی را در قالبی ملودرام روایت کند.
"قفس طلایی" از معدود فیلم های ایرانی دوبله شده در سالیان اخیر است که بواسطه حضور بازیگران آمریکایی چاره ای جز انجام این کار نبوده است.
"قفس طلایی" چهارمین فیلم ایرانی شبکه را موسسه پرتو آبی تامین کرده و پخش آن را سیمای شهر بر عهده گرفته است.
این فیلم رو چند روزیه که گرفتم ولی هنوز وقت نکردم ببینمش . باید بگم که فیلم سینمایی میگرن هم تا اواخر اردیبهشت توزیع خواهد شد.
البته شنیدم در امریکا اجازه فیلمبرداری نداشتن و مخفیانه فیلمبرداری میکردن.این مورد در بعضی از صحنه ها کاملا مشهود بود