اصرار پشت اصرار که باید بگویید شما قرار است مدیر فلان اداره بشوید یا نه ؟ گفتم : چه اهمیتی دارد ؟ گفت : خب آخه شما از مدیران قدیمی آنجا هستید ؟ گفتم : به فرض هم که من به عنوان یک مدیر قدیمی چند صباحی مدیر اداره مورد نظر شما بشوم ، چه تازگی و چه اهمیتی در این خبر است ؟ گفت : پس حدسم درسته حکم شما را زده اند اجازه داریم اعلام کنیم !
گفتم : عرض کردم فرض کنید . اما مثل اینکه شما هر طور دلتان می خواهد برداشت می کنید . اصلاً می دانید قرارست چند روز آینده تکلیف همه مدیرانی که ابقا می شوند یا تغییر می کنند . یکجا معلوم شود . تحمل این چند روز برای شما نباید خیلی سخت باشد ؟
گفت : آخه چطوری بگم وظیفه خبرنگار اینه که به استقبال خبر بره . نمیدونم چقدر با کار خبری آشنا هستید ؟
گفتم : ادعایی ندارم ، ولی اینقدر می دانم که مسائل مهمتر را فدای چیزهای پیش و پا افتاده نکنم . اصلاً یک سوال من می کنم چرا در این همه سال فقط در موسم تغییر و تحولات مدیریت ها ، به یاد آنها می افتید ؟ چرا در طول دوران مسئولیت شان به صرافت کار مدیران نمی افتیدو انگشت روی نقاط قوت و ضعف کارنامه مدیران نمی گذارید ؟
گفت : درست میگوئید قول می دهم اگر در پستی که به شما پیشنهاد شده ، منصوب شوید ، مرتباًبا شما تماس بگیرم .
ببخشید وقتتان را گرفتم . بالاخره بنویسم شما قراره ….
