شفافیت گوهر فراموش شده

در شرایطی که به موجب قوانین جاری دستگاه‌های دولتی و سازمان‌های عمومی موظف به انتشار اطلاعات عملکردی خود بویژه در حوزه مالی هستند و بعضاً کک‌شان هم نمی‌گزد و قانون را به هیچ می‌انگارند، توقع از رسانه‌ها و بنگاه‌های خصوصی آن هم در یک محیط رقابتی، برای پیشقدم شدن در این مسیر منطقی به نظر نمی‌رسد.

حرف درستی است که پلتفرمها الزامی برای شفافیت مالی و اعلام هزینه فایده خود ندارند و کسی نمی‌تواند برآورد روشنی از میزان موفقیت مالی و اقبال کاربران به سریال‌ها و دیگر برنامه‌های آنها هزینه بدست دهد، اما این به آن معنا نیست که پلتفرم‌ها به فعالیت اقتصادی مشکوک مشغول هستند و به پنهان‌کاری عادت کرده‌اند. با وجود سازمان امور مالیاتی و دیگر سازمان‌های ناظر موسساتی نظیر سکوهای نمایش فیلم، هیچگاه خود را در معرض اتهام پولشویی و تجارت کثیف قرار نمی‌دهند. مضافاً که آنها از همراهی و مشارکت اشخاص حقیقی و حقوقی برای سرمایه‌گذاری در تولید محتوا استقبال می‌کنند. به گفته یک کارشناس تاکنون پلتفرم‌ها بارها برای حضور در بورس دورخیز کرده‌اند اما به دلایل فرامتنی با درخواست آنها موافقت نشده است. امادگی حضور در بورس یعنی عبور از فیلترهای سخت نظارت مالی که شفافیت در آن حرف اول را می‌زند و شک و شبهه‌ای در آن وجود ندارد. بله این سوال منطقی است که عده‌ای می‌گویند، با وجود نقض کپی رایت چگونه پلتفرم‌ها به حیات خود ادامه می‌دهند؟ استمرار تولید سریال و برنامه‌های پرهزینه در حالیکه اکثر تماشاگران نسخه اصلی سریال و برنامه را نمی‌بینند و هزینه‌ای برای آن پرداخت نمی‌کنند، در ظاهر توجیه اقتصادی ندارد و جذب آگهی و تبلیغات هم در خوشبینانه‌ترین حالت، پلتفرم سرمایه‌گذار را به نقطه سر به سر می‌رساند. لازم نیست که بگویم مجاری متنوعی برای دسترسی به نسخه غیرمجاز محتوا در شبکه‌های اجتماعی و تلویزیون‌های ماهواره‌ای، کانال‌های اینترنتی و نظایرهم‌ وجود دارد.
از نظر دور نداریم که در واقعیت، سه سکوی فعال بیشتر موجود نیست و در بین صدها مجوزی که از سوی ساترا در سالهای اخیر صادر شد، تنها معدودی موسسه برای مدت کوتاهی فعالیت کردند و در نهایت به بایگانی تاریخ پیوستند. از موضوع شفافیت دور نشوم. در شرایطی که به موجب قوانین جاری دستگاه‌های دولتی و سازمان‌های عمومی موظف به انتشار اطلاعات عملکردی خود بویژه در حوزه مالی هستند و بعضاً کک‌شان هم نمی‌گزد و قانون را به هیچ می‌انگارند، توقع از رسانه‌ها و بنگاه‌های خصوصی آن هم در یک محیط رقابتی، برای پیشقدم شدن در این مسیر منطقی به نظر نمی‌رسد.
اخیرا در برنامه «نمای نزدیک» که از شبکه افق تلویزیون پخش می‌شود، نقد سریال محکوم محصول یکی از پلتفرم‌ها مورد بحث قرار گرفته بود. منتقدان جوان برنامه گریزی هم به نبود شفافیت مالی در پلتفرم‌ها زدند. کسی نبود که از آنها بخواهد شفاف سازی را از همان رسانه‌ای شروع کنند که در استودیوی آن نشسته‌اند و خرده فرمایش می‌کنند. گفت «کل اگر طبیب بودی سرخود دوا نمودی»
صداوسیما هر ساله با برخورداری از دهها هزار میلیارد تومان بودجه از منابع عمومی کشور و درآمدهای اختصاصی، ضروری نمی‌بیند به افکار عمومی جواب پس بدهد و بیلان مالی خود را منتشر کند.
در حالیکه حساسیت در برابر چگونگی هزینه کرد اعتباری که از جیب مردم تامین شده است، اهمیتی به مراتب بیش از عملکرد مالی پلتفرم‌هایی دارد که دست‌شان در جیب خودشان و منابع سرمایه‌گذار خصوصی است.
اگر شفافیت در هر دو رسانه عمومی و خصوصی ضروری است و تعطیل‌بردار نیست، برای اثبات صداقت صداوسیما قدم اول را بردارد.

در شرایط کنونی

به اشتراک بگذارید
سعید رجبی فروتن
سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

مقاله‌ها: 3774

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.