روزانه های سینمایی
جوجه را پایان آبان هم می توان شمرد!

جوجه را پایان آبان هم می توان شمرد!

با پشت سرگذاشتن چهار ماهه دوم سال، بررسی عملکرد موسسات برای خرید و عرضه فیلم سینمایی ایرانی آغاز می شود. به موجب مقررات تامین فیلم در سال ۹۰ موسسات ویدیو رسانه هر چهار ماه یکبار باید برای خرید یا عقد قرارداد فروش حداقل یک فیلم ایرانی اقدام کنند. به موجب این گزارش موسساتی که به تهعد خود عمل ننموده باشند، تا اطلاع ثانوی از عرضه فیلم خارجی منع می شوند. از زمان اجرای این آیین نامه موسساتی به حاشیه رفته و کمتر نامی از آنها در بازار شنیده می شود. تاکید بر تامین حداقل فیلم ایرانی علاوه بر آنکه حمایت از صنعت سینمای ایران را در پی دارد، مانع از آن شده است که عده ای سوداگر به قصد عرضه انبوه فیلم و برنامه خارجی خواستار مجوز موسسه ویدیو رسانه شوند.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۴ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • احترام به شعور مخاطب نه تنها اصل بلکه از واجبات مشتری مداریست . امریکه هر مدیری اگر سرلوحه مدیریت خود قرار دهد اگرچه ممکن است با سختی ها و کجتابی های زمانه روبرو شود اما در وجدان کاری و اعتقادی خود محکوم به پیروزیست که از گمان من حقیر برترین وبزرگترین راه برای رسیدن به اعتلا و خودباوریست .
    نمیخواهم از فلسفه و مکتب شناسی سخن بگویم ویا معلم اخلاق برای دوستان باشم اما حافظه تاریخ همیشه زنده است و گواه خواهد بود که چه کسانی با نیت خیر در راه فرهنگ و ویدئو رسانه  گام برداشته اند وچه کسانی با نیت سوء….
    چند ماه پیش در وبلاگ محترمی که به واسطه" حسن نیت "مدیر توانگرش امروز به "وبسایت"ارتقاءیافته ،ناگهان آتشی شعله ورشد مبنی بر نامه یک پدری که برای فرزند دلبند خود!!!! انیمیشنی به قیمت ۱۰۰۰تومان خریده بود ، از قرار معلوم این انیمیشن و موسسه برترش را که اقدام به توزیع اثری جذاب و مخاطب پسند  اما کوتاه بانام "سلام برپاندای کنگفوکار"  نموده  بود  شدیدا محکوم  نمود ومعترض گردید که  این موسسه به نیت  فریب مشتری کا را عرضه نموده که در قاموس این موسسه محترم در طول این چندسال حداقل پیرامون اثار کودک ونوجوان  چنین اثری نه دیده شده و نه دیده خواهد شد اما فقط داد و هوار ماندو ….
    خلاصه ادامه اینگونه کارهای ارزان ومخاطب پسند که با عناوین دیگری همچون ماداگاسکار ۲.۵ و سلام برپاندای کنگفوکار  وعناوین متنوع دیگر برای اینده تهیه وتدوین واماده توزیع بود به خاطر این انگ بی رحمانه و به واسطه این اعتراض ناجوانمردانه  در نطفه خفه شد و ادامه این منوال پسندیده منکوب گشت و این موج پدیدار شده باعث این شد تا همه ان موسسه را با جرمها وانگهای مختلف چون "موسسه  جعلی ، سود جو و…. "به باد سرزنش و تنبیه بگیرند  و هزاران تهدید دیگر….
    همه اینها را گفتم تا به اینجا برسیم که زمانی که "سلام پاندای کنگفوکار" ارائه شد ان حملات از جانب آن پدر دلسوز و طرفداران ان پدر با بلندگو های متعصبانه و بعضا مغرضانه ابراز شد اما امروز درآستانه ارائه "ماشینهای ۲"  از همان موسسه ای که روزی روزگاری با انگ و برچسب محکوم شده بود و حال  یکی از جذاب ترین انیمیشن روز دنیا را با هزاران مشقت اما با دوبله ای حرفه ای و یک لبخند و عشق وفروتنی  مهمان مینماید  شرکت وموسسه دیگری با اسمی مشابه و تقزیبا با چیدمان وترکیب پوستر "ماشینهای ۲" اثری را با نام " ماشین آباد ۲"با تیراژ گسترده ارائه نمود که اکثر مخاطبان به واسطه ترکیب جلد و نام اثر این بار "واقعا" فریفته این عمل شوند و براین کار …..
    . ایا حال همین آتش وشعله را با چه عینکی باید ببینیم ؟ عینک آن پدری که برای فرزند دلبندش همانند "سلام برپاندا" حساسیت بخرج داد و مانع ارائه آثار مشابه این چنینی در جامعه شد و یا اینکه در این وادی سرد و بسی ناجوانردانه  با نگاهی …….بوق…….. بی خیال شویم وفقط به موسسه ارائه اثربگوئیم "ای ول تو کارتو بکن فعلا شهر امن وامانه …"
    قضاوت با شماست امیدوارم از حرفهایم دوستان رنجیده خاطر نشوند وبه خود نگیرند ….

    • راوی عزیز
      نیاز به این همه صغرا و کبرا نبود. بنا بود تخلفات و گزارش های خود را علنی یا غیر علنی برایم ارسال کنید. اگر یادت باشد یکی از اولین امکاناتی که در وب سایت قرار دادم ، دریافت گزارش های خوانندگان بود. تخلف چه عمدی و چه سهوی قابل دفاع نیست خصوصا” اگر از جانب موسسه ای باشد که ارتکاب چنین اعمالی از او پسندیده نیست. نشنیده ای که گفته اند حسنات الابرار سیئات المقربین. ضمنا” اولین گزارش ها از تخلف پیشین توسط موسسه ای ارائه شد که از این عمل متضرر شده بود. در مورد ماشین اباد ۲ تا قبل از کامنت شما، گزارشی از جانب ناشر ماشین های ۲ و سایر فعالان شبکه دریافت نگردیده است. مگر انکه موسسه مزبور به شما وکالت یا نیابت داده باشد!( از باب مزاح عرض می کنم). به شما توصیه کرده بودم تحت تاثیر جوسازی دیگران به قضاوت ننشینی اما ناگزیرم بازهم تکرار کنم چگونگی برخورد با متخلفان توسط مرجعی اسم و رسم دار به نام هبات بدوی رسیدگی به تخلفات مشخص می گردد و پدر و پدرهایی که زاییده افکار متوهم است، راهی در آن ندارد. راستی وقتی برای سایت ارتقا یافته مدیری مطلب می نویسی که قبلا” با وبلاگش بی هراس خودش و عملکردش را در معرض قضاوت دیگران قرار داده است، نباید مطلب را به گونه ای بنویسی که گویی در باره فرد ثالثی صحبت می کنی. این کار نوشته ات را از صمیمیت تهی می کند. می توانستی مطلبت را مستقیما” با مخاطب قرار دادن من شروع کنی وحرف پدری را که معلوم نیست نام مستعار کدام فرد مجهول الهویه ایست، خیلی مورد استناد قرار ندهی . یک یک اعضای هیات بدوی بر تشخیص و تصمیم خود استوار هستند و نظر پدر و پدر خوانده ها بر آنها تاثیری ندارد.
      ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم /جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

  • بد نگوئیم به مهتاب اگر تب داریم….
    فروتن بزرگوار من باب رسالت ژورنالیستی و اعتقادی خدمتتان عرض مینمایم که
    ۱- برای بنده حقییر ارادت به حضرت عالی آنقدر حائزاهمیت است که حتی به گفتن "صغرا کبرا" گفتن شما به عنوان استاد و من هم شاگرد مکتبخانه درس شما افتخارمینمایم.
    ۲- نه وکیل مدافع شرکت یا موسسه خاصی هستم ونه ذینفع کسی اما دوست دار بیان حق وحقیقت هستم هرچند بلا نصبت شما ودوستان اصیل این اریکه  برای بعضی از دوست نماها که هر از گاهی در این  تریبون قدمی میزنند و شیطنت مینمایند تلخ است  که بگویم کمی پستهای گذشته را نگاه کنند و بعد برای وبلاگ شخصی من این موضوع را ایمیل نمایند و مقوله کهنه ومندرس شده را به رخ بکشانند و هاکذا …
    ۳-اما  در وبسایت شما که از دیروز تا امروز وتا فرداهای دیگر برایم مقدس و مایه افتخارمن است که قلمفرسایی مینمایم  دوست دارم با این قلم رنجیده خاطر نشوید و قدم قدم با بنده ودوستان بنده همانند اقای جعفری جلو برویم تا نتیجه بگیریم
    ۴- خیالتان جمع باشد من نه با کسی از همان عزیزانی که مدنظرتان است در ارتباطم ونه در ارتباط خواهم بود تا گرفتار جوسازی ها و موارد منظوره تان گردم
    ۵- در اخر فقط میتوانم بگویم که نام نبردن از موسسه و به ایهام گرفتن وبلاگ ارتقاءیافته به وبسایت توسط مدیری توانا نوعی صنعت ادبیست که قلم من حقییر مخاطب را به کنکاش وادار مینماید تا بیشتر دنبال مطلب از گذشته تا امروز برود واین سبک نوشته را خدای نکرده حمل بر بی احترامی نبینید . ناسلامتی کارشناس ادبیات و دانشجوی این رشته هستیم ما !!!! شما چرا ما رو زیر سوال میبرید استاد . ما که هنوزم دانشجوی دانشکده شمائیم!!!!!!

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید