اظهارات حسین فرحبخش تهیهکننده ٫ کارگردان سینمای ایران در خصوص خرید فلهای بلیت بعضی از فیلمهای به ظاهر پرفروش و مشکوک جلوه دادن آمار فروش چنین فیلمهایی باعث نشد تا تحقیقاتی در این زمینه صورت گیرد و این ادعا در بوته آزمون گذاشته شود.
برنامه هفت در دو برنامه متوالی با تریبون دادن به فرحبخش، باعث شد تا او این ادعا را تکرار کند و از مواضع خود عقب نشینی نکند. در این میان تیم نویسندگان برنامه هفت به خود زحمت ندادند و این موضوع را مستقلاً بررسی نکردند. هفت میتوانست با استفاده از دادههای آماری، بررسیهای میدانی، مشاهدات تصادفی و اقداماتی از این دست، بعد تازهای به این موضوع بخشد و به راستی آزمایی آن بپردازد. خبرگزاریهای پرشمار، جمعیت سه هزار نفری خبرنگاران سینمایی داوطلب حضور در کاخ جشنواره نخواستند به سبک و سنگین کردن ادعای مطرح شده بپردازند و این موضوع جذاب را در دستور کار خود قرار دهند.
استثنائا صفحه سینمایی روزنامه کیهان در میان فیلمهای پرفروش روی پرده به سراغ فیلم «پیرپسر» رفته است و بطور تصادفی سئانسهای این فیلم را در سینماهای تهران و شهرستان بررسی کرده است. به موجب بررسیهای صورت گرفته کیهان در مقطع زمانی انتخاب شده، در بسیاری از پردیسهای سینمایی هیچ بلیتی برای پیرپسر به فروش نرفته است و در بعضی از سالنهای نمایشدهنده فیلم، ضریب اشغال از ده درصد تجاوز نکرده است.
به موجب نتایج تحقیق کیهان در سالنهای نمایشدهنده فیلم پیرپسر «در حالی که اکثریت قریب به اتفاق صندلیها خالی است، به طرز شگفتانگیزی یک یا چند ردیف آخر به صورت فلهای و متمرکز خریداری شدهاند. هر کسی که یک بار تجربه خرید آنلاین بلیت را داشته باشد میداند که در یک سالن خلوت، تماشاگر به دنبال بهترین و راحتترین صندلیها در نقاط مرکزی میگردد و معمولاً از نشستن در کنار دیگران، آن هم در ته سالن، پرهیز میکند. اما در سینماهایی مانند یادمان سمنان (که ۴ ردیف آخر آن اشغال و ۸۵ درصد بقیه سالن خالی بود)، پردیس کوروش، باغ کتاب، سینما ملت و سینماهایی در شهرهای زرقان، هشتگرد و بندرعباس، گویی همه خریداران به شکلی هماهنگ تصمیم گرفتهاند در کنار هم و در بدترین نقاط سالن تجمع کنند! این الگوی غیرمتعارف، فرضیه خرید مصنوعی و فلهای بلیت توسط عوامل فیلم یا پخشکننده را برای بالا نگه داشتن آمار و جلوگیری از پایین کشیده شدن فیلم از پرده، به یک احتمال بسیار قوی تبدیل میکند. این اتفاق به هیچ وجه مربوط به یک روز یا یک هفته نیست بلکه مداوم در حال تکرار است.»(کیهان ۳۱ شهریور)
کیهان این پرسش را مطرح کرده است که«کدام فرد، نهاد یا مؤسسهای در حال پرداخت خسارت این حجم عظیم از سینماداران است تا آنها را پای کار نگه دارد؟»
کار قابل تحسین کیهان میتوانست با موشن گرافیک، ترسیم نمودار و گرافیک تلویزیونی در برنامه هفت، به بهترین شکل عرضه گردد و در مطبوعاتی که نیروی متخصص در این زمینه دارند، به طرز اثرگذاری بازنمایی و ارائه شود.
کم کاری و اهمال سینمایی نویسان و پرهیز آنها از ورود به روزنامهنگاری تحقیقی آفتی است که تولیدات خبری رسانههای ما را از تکرار مکررات فراتر نبرده است.
این موضوع هنوز جنبههای ناشناخته دیگری دارد؛ از جمله اینکه صرف این میزان هزینه مالی چه آوردهای برای صاحبان فیلم دارد و چه منطقی بر آن استوار است؟ آیا روزنامهنگاران راه کیهان را ادامه میدهند؟


