روزانه های سینمایی
شبکه نمایش خانگی در سال ۹۰

شبکه نمایش خانگی در سال ۹۰

سال ۱۳۹۰ را در حالی پشت سر می گذاریم که شبکه ویدیویی کشور در غیاب شبکه های خصوصی تلویزیونی در ایران، بار دیگر گوشه ای از ظرفیت های خود را برای تولید برنامه های نمایشی متفاوت از تولیدات معمول سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشت. شبکه ویدیویی در ماموریتی نانوشته فرصتی را فراهم ساخته است تا هم برنامه سازان و سینماگران تنفس در هوای تازه ای را تجربه کنند و هم بینندگان در انتخاب و تصمیم گیری برای تماشای برنامه های مورد علاقه خود در کوران رقابت شبکه های داخلی و ماهواره ای تلویزیون، چشم به گزینه دیگری نیز داشته باشند. در نیمه اول سال بسیاری را عقیده بر این بود که پدیده شبکه نمایش خانگی تب تندی بود که زود به عرق نشست و باید دوباره نقش حاشیه ای برای آن قائل شد. این عده کاهش بهای رایت فیلم ایرانی، کاهش تیراژ آثار، کم شمار شدن عناوین ایرانی در شبکه و نمودهایی از این دست را مدارک و ادله ای محکمه پسند برای اثبات افول شبکه پس از یک دوره استثنایی اوج آن می پنداشتند.

در آنسوی ماجرا مدیران موسسات ویدیو رسانه در نیمه اول سال در خلوت خویش به این می اندیشیدند که حاصل سرمایه گذاری آنها برای خرید رایت ویدیویی در سال ۸۹ با یک حساب و کتاب ساده نه تنها در اغلب موارد با سود همراه نبوده بلکه زیان وتراز منفی نشان می دهد. در این میان مدیران موسساتی که محافظه کارانه به خرید حداقل عنوان ایرانی بسنده کرده بودند، آسیب کمتری را احساس می کردند و در اقدامی انسانی و بشر دوستانه! با همکاران زیان دیده ی خود ابراز همدردی کرده و آنها را از ادامه بلند پروازی برحذر می داشتند.

عرصه پر ریسک سرمایه گذاری در شبکه ویدیویی ایران، با انواع و اقسام سرقت های پیشرفته و فوق پیشرفته روبروست و در چشم به هم زدنی محصول موسسات به طریق غیر مجاز در اتوبوس، قطار، اینترنت، ویدیوکلوب محله، تلویزیون های ماهواره ای، گوشه خیابان و پیاده روهای شهرها به ثمن بخس به حراج گذاشته می شود. از این روی حرف مدیران موسسات محافظه کار به همکارانشان چندان پر بیراه هم نبود اما مدیران موسسات به دنبال راهی بودند که میدان را یکسره به غلام تکثیرهای وطنی و آن طرف آبی واننهند و ادامه فعالیت را پی بگیرند.

نتایجی که این گروه از مدیران موسسات ویدیو رسانه به آن دست یافته بودند، عبارت بود از :

 1- در سال های گذشته در معامله خرید رایت از تهیه کنندگان سینما همیشه آنها تابع شرایطی یک طرفه و تا حدی تحمیلی از سوی تهیه کنندگان بودند و ناگزیر در برابر قیمت های پیشنهادی آنها سر تسلیم فرود آورند. البته در این میان معدود موسساتی نیز بودند که بی محابا و در اقدامی انتحاری درست در لحظه ای که قرارداد بعضی از موسسات با تهیه کنندگان به مرحله نهایی و امضا می رسید، با ارسال پیغام و پسغام قیمت بالاتری را به تهیه کنندگان پیشنهاد می دادند و رشته های همکاران خود را یکسره پنبه می کردند. همین معدود تهیه کنندگان که در تجارت ظاهرا" درس رعایت قاعده بازی و صیانت از منافع مشترک را نیاموخته بودند، الان یا عرصه را ترک کرده اند و یا به حاشیه نشینان شبکه بدل گشته اند و برای حفظ ظاهر با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارند.

۲-برخلاف تصور آنها مراکز عمومی و غیر تخصصی عرضه (سوپر مارکت ها، کیوسک های مطبوعاتی و …) کشش لازم و جایگاه مناسب را برای دریافت و نگهداری انبوه آثار ایرانی و خارجی ندارند. به همین خاطر اغلب فروشگاهها در اولین قدم قید فیلم خارجی را پس زدند و در گام بعدی با پیدا شدن سرو کله بازاریابان هر موسسه، فیلم های موسسه قبلی را از روی پیشخوان برداشته و کنار می گذارند تا به نماینده توزیع فیلم در اولین فرصت مرجوع کنند.

۳-موفقیت خیره کننده سریال قهوه تلخ و تیراژ دو میلیونی آن بسیاری از موسسات را دچار این توهم کرده بود که مخاطب در تجدید نظری اساسی بخش عمده ای از نیازهای بصری خود را در شبکه ویدیویی جستجو می کند. اگر چه پیش از عرضه سریال مزبور کاهش قیمت فیلم به ۱۵۰۰ تومان باعث شد ویدیو به سبد بسیاری از خانوارها وارد شود اما با این وجود تحول شبکه به دلیل حضور پدیده استثنایی قهوه تلخ همگان را به صرافت انداخته بود تا از این نمد کلاهی برای خود دست و پا کنند و از موج استقبال مردم سواری بگیرند. بعضی از موسسسات به تقلید از تهیه کنندگان قهوه تلخ، وعده اعطای جوایز ریز و درشت دادند. تیراژها از پی چنین باوری سیر صعودی به خود گرفت. البته تاکتیک افزایش تیراژ راهی بود تا از رهگذر آن بهای سنگین رایت خریداری شده را مستهلک کرده و سود معقولی را کسب کنند.

۴-هر قدر موسسات بر دامنه فعالیت های خود می افزودند و عناوین بیشتری را یکی بعد از دیگری روانه بازار می ساختند، ابتکار عمل سارقان و تکثیر کنندگان بیشتر می شد و از خوان گسترده ای که موسسات ویدیو رسانه به روی آنها گشوده بودند، حظ وافری می بردند. فرمت دایویکس- کپی و فشرده سازی همزمان چند فیلم در یک دی وی دی حدودا" پنج گیگا بایتی- ، بارگذاری آثار در فضای سایبری و پخش فیلم ها در شبکه های فارسی زبان که انگل وار از تولیدات تصویری ایران تغذیه می کنند، بازگشت سرمایه را برای موسسات سخت تر از هر زمان کردند.

… در نیمه دوم سال با ترکیدن حباب قیمت رایت و انعطاف تهیه کنندگان سینما، روزنه هایی به روی موسسات گشوده شد. به جز فیلم های پر فروش در اکران عمومی که با قیمت های بالایی رایت آنها به فروش رفت، سایر فیلم ها با تعدیل قیمت کاملا" محسوسی مورد معامله قرار گرفتند و به بازار عرضه شدند. در چند ماه گذشته سنت تازه ای هم در مناسبات تجاری سینما و ویدیو شکل گرفت و آن هم عقد قرارداد پخش و توزیع بین تهیه کنندگان و موسسات ویدیو رسانه بود. در این روش موسسات با تضمین کف فروش و یا بدون تضمین مشخصی، پس از کسر هزینه های تکثیر و پخش و برداشت درصد اندکی از سود به عنوان حق الزحمه، سود باقی مانده را به تهیه کننده می پردازند. این شیوه بیشتر در مورد موسساتی صدق دارد که تهیه کنندگان به اعتبار وامانت داری آنها، اعتماد داشته باشند.

در غیاب کاهش نقدینگی موسسات در سال ۹۰ به دلیل ضرر و زیان مالی اغلب آنها، در سال ۸۹ تمهید دیگری نیز از سوی دولت به کار گرفته شد و از بین متقاضیان تاسیس ویدیو رسانه، صاحبان سرمایه های بزرگ که دستی در تکثیر صنعتی دیسک فشرده و نیز اداره و راه اندازی سایر واحدهای تولید و پخش کالاهای مصرفی را داشتند، به میدان فراخوانده شدند تا به عنوان اسپانسر و سرمایه گذار مالی، امکان خرید رایت تعداد قالب توجهی فیلم ایرانی را فراهم سازند. گروهی که آرام آرام هویت ویدیو رسانه به خود خواهند گرفت و مستقیما" در خرید رایت فیلم ایرانی، خارجی و نیز سرمایه گذاری در تولید محتوا برای شبکه وارد عمل خواهند شد.

در یک نگاه اجمالی در سال ۹۰ برای۶۰ فیلم سینمایی ایرانی پروانه نمایش خانگی صادر گردید. به همین تعداد فیلم ایرانی وارد شبکه شد که معمولا" بخشی ازآنها مربوط به سال های گذشته هستند. ۳۵% فیلم هایی که در سال ۹۰ به اکران عمومی در آمدند، فرصت عرضه ویدیویی یافتند و فیلم های باقی مانده به سال بعد موکول شدند.

اگر سال ۸۹ را سال ظهور پدیده سریال سازی برای شبکه محسوب کنیم، سال ۹۰ را باید سال برنامه سازی اختصاصی برای نمایش خانگی ایران بنامیم. در این سال جمع دیگری از تهیه کنندگان و برنامه سازان تلویزیون برای شبکه دست به تولید نسخه ویدیویی برنامه های مشهور خود در تلویزیون زدند. عده ای هم عرصه را برای تولید نمونه هایی به تقلید از برنامه های شبکه های ماهواره ای مناسب دیدند. شبکه کودک عمو پورنگ، فیتیله ای ها(در دست تولید)، شام ایرانی، سفره سیمرغ و… در این رابطه قابل اشاره هستند.

گردونه سریال سازی برای شبکه علیرغم همه فراز و فرودها از گردش باز نماند و دو تهیه کننده دیگر از تلویزیون دست به ساخت سریال سوم شبکه زدند. مجموعه ای که بر خلاف دو سریال قبلی در ۱۶ قسمت تکلیفش را با بیننده روشن و تمام می کند و بنایی ندارد تا پایان قصه اش را به فصل های بعدی حواله دهد. ساخت ایران با چینش استثنایی عوامل تولید خود، راه را برای تجربیاتی از این دست در شبکه باز خواهد کرد و  به نظرم آغاز گر موج تازه ای از تولید محتوا در شبکه خواهد شد.

طباطبایی تهیه کننده سریال قلب یخی که اصرار دارد مخاطبان سریال به اندازه او صبور باشند، فصل دوم کار را به پایان رساند و سامان مقدم در غیاب لطیفی و حامد عنقا(در نقش مشاور عالی از این پس) ساز تازه ای را برای سریال کوک کرده است. حضور بازیگران مطرح سینمای ایران احتمالا" برگ برنده مقدم در این پروژه خواهد بود.

برادران آقا گلیان بی میل نیستند که با پشت سر گذاشتن مشکلات و موانع اداری و مالی دوباره کمر راست کنند و قهوه تلخ را بر اجاق خلاقیت مدیری و همکارانش بار گذارند.

جمع بندی:

گسترش شعاع شبکه های فارسی زبان و اعتنای آنها به دوبله سریال ها و افزایش ضریب نفوذ ماهواره در بین خانواده ها و تقید سیما به سرمایه گذاری در تولید سریال، مخاطب را در تنگنای وقت آزاد و فراغت برای تماشای آثار ویدیویی قرار داده است. در این میان ویدیو تنها گزینه ای است که در منوی تصویری متنوعی که در دست مردم قرار گرفته است، استثنائا" باید برای آن پول پرداخت کنند. این آرایش رسانه ای موسسات را به این درک رساند که در رقابت با کالاهای رایگان تصویری ، مخاطب بی تردید سراغ محصولی می رود که با ذائقه او همخوان باشد و در سایر رسانه ها عرضه نشده باشد. موسسات بر این باورند که هنوز مزیت نسبی ویدیو در ایران آن است که تلویزیون اکثر تولیدات سینما را به دلیل ضوابط پخش اختصاصی اش به مردم نشان نمی دهد و از سوی دیگر ۹۰۰ شهر و شهرستان کشور سینما ندارند. مضافا" که انحصاری بودن تلویزیون در ایران راه را برای تولید و نمایش گونه های متفاوتی از تولید ضمن حفظ خطوط کلی ممیزی و ملاک ها و هنجارهای فرهنگی نظام بسته است.

پس مادام که دست اندرکاران شبکه ویدیویی به این ملاحظات توجه کنند و با هوشمندی از آن در راستای ارتقای فرهنگ جامعه و نیز کنش سالم و مشروع اقتصادی بهره ببرند، در مصاف رسانه ای اگر دست بالا را نداشته باشند، قادرند که گوشه ای دیگر از نبوغ و خلاقیت های هنری را به منصه ظهور گذارند و از آسیب پذیری مخاطبان بی دفاع در برابر آثار مخرب و هنجار شکن رسانه هایی که اغراض شیطانی را تعقیب می کنند، بطور موثری بکاهند.

این یادداشت به سفارش ماهنامه فیلم برای شماره نوروزی آن نشریه نوشته شد.

 

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۷ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • با سلام جناب فروتن
    من یک اعتراضی داشتم الته نه به شما به شرکت پخش کننده فیلم طبقه سوم
    اینکه اصلا تو محل زندگی ما پخش نکردن .با ۱۰۰۰ زحمت شمارشون رو از پشت جلد فیلم از کسی گرفتم.زنگ زدم گفتن پخش مال ما نیست با ۸۹۱۶۰ تماس بگیرین.اونجام زنگ زدم گفتن پخشش مال ما نبوده.گفتم خانوم لوگوی شرکت خراب شده شما پشت جلده فیلمه.گفت نه مال ما نیست.خواستم بی زحمت شما که مدیر هستین شماره پخش یکتا گستر پاسارگاد رو بهم بدین از اون طریق پیگیری کنم

  • جناب آقای فروتن
    میخواستم علت اینکه در همه جا که بحث سر تخلفات پیش می آید اسم ویدئو کلوپها را می آورید ولی از تخلفات برادران مومن ، متعهد و پرهیزگار سوپرمارکت چیزی به زبان نمی آورید
     

  • جناب فروتن عزیز
    آیا به واقع تحمل لازم را در وزارت ارشاد برای بهره برداری شبکه نمایش خانگی از ظرفیتهای خاص این شبکه در مقایسه با سینما و سیما وجود دارد؟
    تجربه ما و سایر دوستان دست اندرکار گواه آن است که همزمان با تلاش ویدیو رسانه ها برای استفاده از ظرفیت پیش گفته، لازم است ارشاد هم دامنه نظارت خود را برای رشد و نمواین استعداد توسعه بخشد و شاید بی دلیل نبود  که زمانی در کنار نام اداره کل نمایش خانگی عبارت توسعه همکاریهای سمعی و بصری نیز جلوه گری می نمود

    • موسی هم نام پیامبر خدا
      قبلا” هم گفته ام مادام که مدیریت مستقل و متمرکزی برای تمشیت و پیشبرد امور مختلف نمایش خانگی -به عنوان یک رسانه مستقل- ایجاد نشود، سقف پرواز ما همین است که ملاحظه می کنید. اما اگر بازوهای حمایتی و نظارتی از یک مرکز فرماندهی دستور بگیرند، آنگاه با جلب مشارکت صنوف و توان بخش خصوصی حق مطلب به درستی ادا خواهد شد.

  • سلام اقای فروتن خسته نباشید
    می خوام دلیل حذف کردن برخی صحنه ها(به گفت حامد عنقا در سایت http://mediarasaneh.com/index.php?option=com_content&view=article&id=738:q-q———–&catid=1:latest-news) از سریال قلب یخی رو بدونم این که دیگه محصول ایرانی و موضوع مذهبی داره و واقعا خیلی خوب جا گرفته بو تو همه جا؟
    اصلا بر چه اصولی صحنه ها رو حذف می کنند؟
     

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید